عزیزانم! بدانید که ملت ما مرده بود، امام امت با نَفَس الهی خویش همۀ ما را زنده و از خواب غفلت بیدار کرد و اسلام را به ما آموخت. جنایتکاران و طاغوتی ها از مملکت رفتند و به جای آن ها بوی خوش اسلام و انقلاب در سراسر میهن اسلامی مان گسترش پیدا کرد و من که منتظر ندایی آسمانی بودم پیام امام را به گوش جان شنیدم و به انقلاب پیوستند و کفار و منافقان به جنگ با انقلاب پرداختن
در موقعیتی که ما داریم باید جنگ را یک سره کنیم. هم اکنون واجب است که همه در امر جهاد و دفاع شرکت کنند. ما برای پیاده شدن اسلام با ابر قدرت ها دعوا داریم و عاقبت، البته، پیروز خواهیم شد. اگر خداوند تبارک و تعالی مرحمت کند، پیروزی از آن ماست. ما شاهد روزگار عشقیم/ ما خامۀ خون نگار عشقیم
همه بدانند من وظیفۀ شرعی خود دانستم و به جبهه آمدم و به آنهایی که می توانند می گویم به سوی این جهاد مقدس بشتابند و دنیا را برای دنیا نخواهند. دنیا را برای آخرت بخواهند. به همه می گویم از انقلاب اسلامی که بدون شک انقلاب الهی است تا آخرین قطرات خون هایشان حراست بکنند. باید همۀ امت اسلامی فقط پیرو اوامر قرآن و اسلام باشند. از قوانین فکری خود و فرهنگ خلاف اسلام پرهیز کنند که همه باید جواب گوی خون شهدا باشن
به خدا قسم این که من به جبهه آمدم و لباس رزم بر تن کردم برای این نبود که مردم بگویند او جبهه رفته یا از روی چشم و هم چشمی رفته. یا از درس فرار کرده است و غیره ... نه! من فقط هدفم رضای الله بود، فقط برای این بود که از ملتم، از کشورم، از خون به زمین ریختۀ شهدای کربلا و شهدای این جنگ تحمیلی دفاع کنم و نگذارم که خونشان پایمال شود و نگذارم که سلاح برادری که در جبهۀ جنگ همچون شیر بر دشمن زبون می تازد و شهید می شود بر زمین افتد. آری وظیفۀ هر مسلمان است که از کشورش دفاع کند و بدانید که تنها راه سعادت انسان اول ایمان به یگانگی خدا و معاد، دوم جهاد در راه خدا و سوم شهادت در راه اوست.
قال الصادق(ع): الناس کلهم هالکون الاالعالمون و العالمون کلهم هالکون الا العالمون و العالمون کلهم هالکون الاالمخلصون و المخلصون فی خطر عظیم. این راه حسین است که رهرو می خواهد. زمانی که دست قابیل بر سر هابیل بلند شد بنیان ظلم گذاشته شد و این وضع ادامه خواهد داشت تا حضرتش(عج) بیایند و جهان را پر از عدل و داد کنند. تاریخ همواره تکرار می شود و ظالمان بر مظلومان می تازند و در مواقعی خیلی اندک اتفاق افتاده است که مظلومان در برابر ظالمان ایستادگی کنند و این بار نیز همین اتفاق افتاده است.
... اگر بیاییم از اسلام آن مقداری را که به نفع خودمان است انتخاب کنیم و مابقی تکلیفات این دین خدا را از خود ساقط کنیم، بهتر است نام خود را مسلمان نگذاریم. یک مسلمان باید امام اصول و فروع دین را به نحو اکمل اجرا کند. ان شاءالله خداوند توفیق خدمت در راه خودش و اجرای احکام و اوامر رسول گرامی اش را به ما عطا کند و این همت را به ما بدهد که حافظ خون شهدا و ادامه دهندۀ راه آن ها باشیم. ان شاءالله
ای وای بر ما اگر امروز که در محاصرۀ اقتصادی قرار گرفته ایم و دنیا به دشمن کمک می کند، گله ای داشته باشیم و شکایتی نکنیم در حالی که اصلاً به یک کشور جنگ زده شبیه نیستیم. دربارۀ دیگر جنگ ها مطالعه کنید، به فکر تحریم اقتصای پیامبر در شعب ابی طالب و این که با یک خرما چند نفر می ساختند و به خاطر اسلام اعتراض نمی کردند باشید. مبادا مغضوب خدا واقع شوید که عذاب خدا سخت است. امروز هر کسی در هر سنگری باید در راه خودکفایی تلاش کند و کشور را از این وابستگی نجات دهد
ای گرویدگان به دین اسلام! شما مانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودند نباشید که گفتند اگر برادران و خویشان ما به سفر نمی رفتند یا در جنگ شرکت نمی کردند به چنگ مرگ نمی افتادند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دل آنان خواهدکرد. خداست که زنده می گرداند و می میراند به هر سبب که می خواهد و به هر چه می کنید آگاه است. پس کسی برای من و خانوادۀ من دایۀ دل سوزتر از مادر نشود که خداوند دل سوزتر است از هر کس برای بندگان خود و ما به امید او مقاومت می کنیم.
چند نکته را می خواهیم بگویم که بعداً شبه ای برای کسی باقی نماند و آن این که اگر خداوند به من لیاقت دهد و مراهم به سوی خدود بخواند بدانید که من نه به خاطر این که سرباز بودم و نه به زور و نه با احساسات و نه به حرف این و آن به جبهه رفتم، بلکه رفتن به جبهه لیاقت می خواهد و همه کس آن جا جایش نیست و خواست خدا بود که من هم به طرف جبهه کشیده شوم و اگر قبول کند در رکاب حسین زمان، مام خمینی بجنگم و تا جایی که می توانم دشمنان اولاد زهرا(س) را بکشم
وقتی انسان در میدان های نبرد قدم بر می دارد این حکایت برایش زنده می شود که خون این عزیزان، ایثارهای این دلاوران، دعاهای شب های این رزمندگان و نماز آنان برای چیست؟ این مردان از چه قماشی هستند که در جای جای ایران زمین کربلایی دیگر ساخته اند؟ وقتی به هدف مقدس آنان پی می بریم دوست داریم از شرم خون سرخمان روی صورت و گونه هایمان بدود و سرخی آن سیاهی صورتمان را بشوید. آرزو می کنیم تیر دژخیمان صدام، که چکمه ها و سرنیزه های آنان با خون عزیزان سنگرنشین رنگ گشته است، سینۀ ما را بشکافد و پیکرمان را روی خاک بغلتاند.
پیام من به دشمنان جاهل بدبخت است به آنها بگویید موقعی که در قرآن کریم، کتاب مسلمین آمده است:«و قاتلوا هم حتی تکون فتنه» یعنی جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم. ما از جنگ تحمیلی دست بر نخواهیم داشت. مردمی که مرگ را سعادت می دانند، مردمی که از مال و جان فرزندان خود دریغ نکردند، مردمی که رهبری مقل حضرت امام خمینی دارد و وی را در قلب خود جا داده است، بدبخت آمریکا فکر می کند می تواند ما را شکست بدهد؟ آن حدیثی درست است که می فرماید:« دشمنان اسلام احمق اند». پیام دیگر به ضد انقلاب داخلی، آن ها هم اگر راست می گویند اگر واقعاً مردند بیایند در جبهه ها تا ببینند حق در کجاست
انسان واقعی نه برای بهشت خداوند بلکه باید برای خود خدا بندگی کند. به به! عشق به خدا چه لذتی دارد! تیری در پای حضرت علی(ع) می رود اما آن قدر غرق در عشق به خداست که درد زخم تیر را احساس نمی کند این حقیقت را باید در کجا پیدا کرد؟ من که در جبهۀ نبرد حق با کفر یعنی در همین جنگ تحمیل آن را پیدا کردم. وقتی پا به جبهه گذاشتم دیدم این جا دانشگاه است و حالتی عرفانی دارد، عالمی دیگر است.
در این انقلاب چقدر مادران بی فرزند شدند، چقدر خواهران بی برادر شدند و چقدر خواهران انتظار کشیدند که شاید برادرهایشان برگردند و خلاصه، انقلاب ما انقلاب مظلومی است و تمام این مصایب و سختی ها را باید برای خدا قبول کن