ما همگى دم از اسلام مىزنیم و باید از جان، مایه بگذاریم که بتوانیم این اسلام عزیز را نگهدارى کنیم؛ خیلى ها بودند که به خاطر اسلام، از جان و مال خودشان گذشتند. ما که از حضرت محمد(ص) بهتر نیستیم. حتى خاک پاى حضرت هم نمىشویم
در خاتمه، به کسانى که هنوز علت حضور رزمندگان را در جبهه درک نکردند، مىگویم: هدفشان، نه پول است و نه مقام و نه شهرت، بلکه تنها رضاى خدا و خدمت به اسلام و انقلاب است
... پس چرا در خانه بنشینیم؟ مرگ، حق است و همگى، یک بار خواهند مرد، پس چه بهتر که این مرگ، در راه خدا باشد و این رمز پیروزى تمام جنگهاى حق علیه باطل است
برادران! ما می دانیم هر کس کوچکترین کاری در این دنیا بکند، هدف دار است. هدف من از آمدن به این مکان مقدس، جهاد درراه خداست. جهادی که چه درراه خدا کشته شویم و چه بکشیم، پیروزیم
برادرم! قدرخودتان را بدانید و بانفس خود به جهاد برخیزید. و سپاسگزار خدا باشید که برشما منت گذاشت، و شما را از پیروان راه حسین(ع)، بزرگ پاسدار اسلام، قرارداد
با شرکت در جهاد درراه خدا، می توانید خود را آماده برای جهاد با نفس کنید. و با دستی پر از ثواب و توشه، و شانهای خالی از گناه، آماده برای (اناللهواناالیه راجعون) شوید
جهاد، دری از درهای رحمت الهی است. که تنها بر روی بندگان ویژهی خدا باز می شود. پیراهن آن پاسدار اسلام، زرهی آهنین است که دستی فداکار آن را براندام جوانمردان خون گرم و فعال، می پوشاند.
ای مسلمانان جهان! باخون خود برسرتان گل می زنم. و فریاد می کشم که بیدارشوید. و درمقابل ظلم و ستم حکام عراق، بپا خیزید. تاریشۀ فساد را از جهان برکنیم. این وظیفهی اسلامی تمام مردم ایران ا
مادرم،پدرم،همسرم،خواهرم و ای همه کسانی که دلتان برای امام و انقلاب میتپد! چگونه ما ساکت بنشینیم که خون صدهزارشهیدو خون 72تنها و رجائیها و باهنروهاشمی نژاد و دستغیب و بهشتی مظلوم و چمران و... را این منافقین ملحد ازخدابی خبر، پایمان کنند
وبرادران و خواهران دینی ام! حال که به جبهه می روم و پا درچکمه می کنم و سینه دشمن را نشانه می روم، نه به خاطرکینه و دشمنی، بلکه به خاطر احیای دینم و صدور انقلاب است. و اعلام میدارم درهرشرایطی، وبه هرطریقی که صلاح میدانند و قرآن حکم می کند از اسلام و قرآن و مقام رهبری دفاع کنند. و اجازه ندهند مستکبران بر پهلوی مستضعفان سوارشده و اسلام را مطابق میل خود رهبری کنن
پس برادرمن! آیا ما زنده باشیم و این همه بی ناموسی های صدامیان، این همه ویرانیها و خرابیها و بمبارانها و این همه جنایت و ظلم و ستم را ببینیم. و همانطور ساکت و بدون عکس العمل، همچون مجسمه باشیم. و به این جنایات ضدبشری و ضد انسانی نگاه کنیم. به نظر من که نه،نه، هرگز از پای نخواهم نشست. تازنده هستم و خون در رگهایم جریان دارد. درراه از بین بردن کفرجهانی و ضد اسلامیها به یاری خداوند تبارک وتعالی، مبارزه خواهم کرد.
برادران من! ما که باید یکروزی بمیریم، چرا این مرگ، باعزت و شرف و مردانگی نباشد