شهید سید حسین علم الهدی فرزند آیة الله حاج سید مرتضی علم الهدی(ره) به سال 1337 شمسی پا به عرصه گیتی نهاد. فرزندی پاک از شجره مبارکه رسالت بود که در مهد علم و تقوا پرورش مییافت. حسین این نور پرتو گرفته تا آفاق در کانون علم و عملی در رشد بود که تشنگان فقه و فقاهت و مردم تشنه هدایت گرداگردحریمش به اعتکاف بودند. شهید سید حسین پنج سال پیش از قیام 15 خرداد 42 متولد شد تا بعدها در مکتب قرآن ، کلام وحی آموزد و نیز بعدها در حین سپری کردن دبستان تلاوت کننده آیات الهی باشد و در سطح استان نغمه سرای و بلبل مترنم کننده لحن قران شود. صدای دلنشین او بود که صفحات زمان و قرون را به یکباره کنار میزد واین برگ ورق خورده را به برگ ایام هجرت پیوند میداد. صمیمیت او بود که علاوه بر شور و جذبه اش نقطه ای را بوجود آورده بودکه مغناطیس باشد برای رشد دیگران در تجمع های مسجد و مدرسه. در مساجد با تشکیل کتابخانه و جلسات سخترانی و در مدارس با تشکیل انجمنهای اسلامی و جلسات ارشاد و هدایت. گرچه هیچ قام و زبانی قادر بر تر سیم آن همه شور و عشق نیست ، لکن بر حسب وظیفه هاله ای از آنروح پاکباخته را در معرض تاریخ قرار می دهیم، باشد تا ره توشه ای برای فرزندان انقلاب گردد. و به تاریخ 17/10/1360 به شهادت رسیدند
نام : سهام
نام خانوادگى :خیام
نام پدر:کاظم
تاریختولد :25/11/1347
ش.ش :5967
محلصدورشناسنامه: دشتمیشان
تاریخ شهادت :04/07/59
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حملههاىدشمن- غیرازخط مقدم- حملاتتوپخانهاىبهمناطقمسکونىو..
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :اداره بنیاد شهید دشت آزادگا
نام :محمد
نام خانوادگى :رجبى
نام پدر :مهدى
تاریختولد :01/05/1346
ش.ش :211
محلصدورشناسنامه : شهررى
تاریخ شهادت :01/07/62
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان : بنیادشهیداستانتهران
شهر : ادارهبنیادشهیدمنطقه1(مرکزى)
نام :علمدار
نام خانوادگى :رحمانى
نام پدر :علىمیرزا
تاریختولد :01/01/1351
ش.ش :7200
محلصدورشناسنامه :قزوین
تاریخ شهادت :24/12/63
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانقزوین
شهر :ادارهبنیادشهیدتاکستان
وصیتنامه :1320193
رحمانى علمدار
متن وصیت نامه شهید علمدار رحمانى
بسما... الرحمن الرحیم
((اگر با صد ضربه شمشیر بمیرم، بهتر است که در بستر بمیرم)) از سخنان امام على (ع)
با درود و سلام بر یگانه منجى عالم بشریت، مهدى موعود (عج) و نایب برحقش، خمینى بت شکن و با سلام بر رزمندگان پرتوان اسلام که در جبههها حماسه آفریدند و چون کوه استوار در مقابل دشمنان ایستادند. وبا سلام و درود بر شهیدان راه آزادى از هابیل تا شهداى جنگ تحمیلى، که با خونشان درخت اسلام را آبیارى نمودند و هنوز هم آبیارى مىکنند و بعد از این هم یارى خواهند کرد. این مطلب مانند آن شعر معروف است:
دیگران کشتند و ما خوردیم ما بکاریم و دیگران بخورند حال ما جوانان مسلمان وظیفه داریم که نگذاریم خون این شهیدان به هدر رود و باید همه با هم به سوى دشمن حمله کنیم. مگر ما نمىگفتیم کاش در صحراى کربلا یارى دین حسین (ع) مىکردیم و کاش در آنجا آب به حلقوم تشنه بچههاى حسین (ع) مىرساندیم؟ خوب، حال هم حسین زمان قیام کرده، هر دو براى اسلام و قرآن و براى خدا. چرا روز عاشورا ((حسین حسین)) مىکنید ولى روز نبرد با دشمنان ((پسرم پسرم)) مىکنید؟ آیا این درست است؟ چرا نمىگذارید فرزندان به جبهه بروند؟ چرا به فکر جمع کردن مال و منال هستید؟ چرا به فکر مستمندان نیستید؟ چرا اینقدر شهیدان ما وصیت مىکنند امام را دعا کرده و به یاریش بروید به وصیت این عزیزان عمل نمىکنید؟ اکنون کشور ما درگیر جنگ است و ما نباید لحظهاى از جبهه و جنگ فاصله داشته باشیم.
به خدا قسم راهى که رفتهام، همان راه ((اهدنا الصراط المستقیم)) است که خداوند بر من عنایت فرموده است. و این بهترین راه است پس اى مردم! شما هم در پیش گیرید. اى مردم ! وصیت من بر تمامى خواهران دانش آموز این است درس خود را فراموش نکنند. هر چه مىتوانند، سطح علمى خود را بالا ببرند.
اى دانش آموزان پسر و اى جوانان محل! همیشه در صحنه باشید که فتح نهایى نزدیک است. اى پیر مردان کشاورز! اى پدر و برادر و اى مادر خواهرم همه با هم امت واحده باشید که ((یداله مع الجماعه)) دعا به جان امام فراموش نشود.
اللهم اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و الضالین))
خدایا ما را به راه راست هدایت فرما، راه کسانى که به آنها نعمت داده، نه را کسانى که مورد خشم تو قرار گرفتند.
خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدى (عج) خمینى را نگهدار آمین یا رب العالمین
علمدار رحمانى 23/11/63
نام :حمید
نام خانوادگى :علىحمزه
نام پدر :حبیباله
تاریختولد :13/12/1347
ش.ش :13938
محلصدورشناسنامه :تهران
تاریخ شهادت :62
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانتهران
شهر :ادارهبنیادشهیدمنطقه4(شرق)
نام :عبدالامیر
نام خانوادگى :احتشامزاده
نام پدر :عبدالحسین
تاریختولد :01/01/1342
ش.ش :24
محلصدورشناسنامه :اهواز
تاریخ شهادت :17/09/59
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :ادارهبنیادشهیداهواز
وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
تومنون بالله و رسول و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون
یغفر لکم وزفو بکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبه فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم.
ایمان بیاورید به خدا و پیغمبرش و کوشش کنید در راهش به خواسه ها جانهای خویش این برای شما بهتر است اگر بدانید.
امّا بعد فاّنّ الجهاد بابّ من ابواب الّجنه فتحهّ الله لخاصّة الیائه وهو الباس التّقوی ودرع الله الحصینة وجنتّة الرشیقة فمن ترکهٌ رغبهٌ عنه البسه الله ثوب الذّلّ وشملتهٌ البلاءٍ.
جهاد دری از درهای بهشت است که به روی بندگان خاص خدا باز می شود، لباس تقوی و پرهیزگاری است وذره محکم حق تعالی و سپر قوی اوست پس هر کس از آن دوری کرده آن را ترک کند خداوند جامه ذلت و خواری و بلا و گرفتاری به او مب پوشاند.
فرزند عبدالحسین، اهواز، 373/59/ش
نام :سعید
نام خانوادگى :جلالىپور
نام پدر :ابوالقاسم
تاریختولد :01/06/1342
ش.ش :306
محلصدورشناسنامه :اهواز
تاریخ شهادت :17/10/59
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :ادارهبنیادشهیداهواز
وصیتنامه :
جلالىپور سعید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر مردم و شهیدان و شما پدران و مادران و سلام بر تو آزادى. انقلاب ما بیهوده به دست مردم نیفتاده. عزیزترین دارایى مردم یعنى خون ضامن پایدارى آن است. آیا زیبا نیست تشریح عمل شهیدانى که به هنگام مرگ فریاد زنده باد اسلام، زنده باد انقلاب را سر مىدادند. آنها با فریاد اللهاکبر، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسولالله که از حلقومشان جارى مىشد دشمن پلید را گیج کرده و سراسیمهوار به دور مىگرداند.
من نمىدانم صدامحسین چه فکر میکند و با چه کسانى مىخواهد بجنگد با کسانى که درس شهادت از امامانشان آموخته و آن را موجب سعادت دنیا و آخرت مىدانند. امام قاطع و شکستناپذیر ماست که مىگوید یا پیروز مىشویم یا شهید که هر دو صورت براى ما پیروزى است و لشکر شما شکستناپذیر است. امروز مستضعفین جهان چشم امید به این ملت و به این کشور و به این رهبر دوختهاند. اگر کسى فکر جنگ با اسلام به سرش زده باید بداند که باید با تمام مستضعفین جهان مبارزه کند و این را بدانید که مستضعفین بر مستکبرین پیروزند.
اما، اما پیامى دارم از على به شما مردم على مىگوید: اوصیکم با تقوى الله و نظم فى امورکم. یعنى بترسید از عدل خدا و به کارهایتان نظم دهید. بزرگترین عامل پیروزى ما ایجاد و حفظ نظم در صفوفمان است. باید با تشکیل ستون منظم و سازمان یافته چریکى نیروهاى مسلمان به جنگ با دشمن پرداخت و تا سرحد شکستش پیش رفت. جهاد ما جهاد فى سبیل الله است و شعار ما اللهاکبر. وصیت میکنم بر عدهاى از پدران و مادران که از دشمن ذلیل هراسى به دل راه مدهید. علاوه بر اینکه فرزندان خود را به جبهه براى جنگ با کفار مىفرستید خودتان نیز اگر مىتوانید به کمک آنها بروید و اگر نمىتوانید در ستون پشت جبهه تدارکات جبهه را تأمین کنید. و باز اگر نمىتوانید با عشق درونىتان به حتمى بودن پیروزى اسلام بر کفر مبارزان مسلمان را در جبهه دلگرمى دهید و جلوگیرى نکنید از فرستادن فرزندانتان به جنگ با دشمن ذلیل که این کار خلاف اسلام و کمک به کافرین است. فریاد حسین به گوش مىرسد هل من ناصر ینصرنى، آیا کسى هست مرا یارى کند، و ما باید مسئولیت شیعه بودن را حس کنیم و جواب مثبت به آن فریاد برخاسته از سرزمین کربلا بدهیم.
پس بشتابید براى دفاع که امر واجبى است کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. و باز توصیه میکنیم به کسانى که باقى مىمانند. آنها رسالتى بس سنگینتر، یعنى پیام بر دوششان مىباشد. شهید شریعتى مىگفت: هر انقلابى دو چهره دارد خون و پیام. ما رسالتمان را به پایان رساندیم و نوبت شماست که پیام انقلاب را به گوش جهانیان برسانید. پس امام را یارى کنید و انقلاب را به جهان صادر کنید.
و اما پدرم و مادرم شما مرا با رنجهاى بسیار در دامان پاک خود پروراندید، مرا ببخشید که نتوانستم جبران کنم زحمات سنگین شما را. اما من مىدانم شما آنقدر پرعطوفت و مهربان و بخشنده هستید. خدایا تو میدانى که سراسر زندگیم پر از گناه، درد و زیانکارى بوده.
پدر و مادر و دوستان عزیزم از خدا بخواهید که مرا ببخشد و پاکم گرداند. به عزیزانم مخصوصا پدر و مادرم توصیه میکنم که ابدا گریه نکنند، کارى بس مشکل است اما میتوانید هنگامى که به فکر ناله کردن مىافتید با گذاشتن نوار قرآن روح مرا شاد گردانید. به خدا توکل کنید و پیروز باشید. وسایلم را تماما در اختیار برادرانم جولا و علم قرار دهید تا بتوانند راهم را ادامه دهند. شب اول را تماما قرآن برایم بخوانید. صبر و استعانت از درگاه خدا برایتان مىطلبم.
والسلام - 20/7/59 سعید جلالى
نام :عبدالمحمد
نام خانوادگى :چهارمحالى
نام پدر :اسداله
تاریختولد :09/01/1341
ش.ش :8908
محلصدورشناسنامه :شوشتر
تاریخ شهادت :17/10/59
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :ادارهبنیادشهیدشوشتر
نام :سیدمحمدعلى
نام خانوادگى :حکیم
نام پدر :سیدعلىاکبر
تاریختولد :28/10/1338
ش.ش :584
محلصدورشناسنامه :اهواز
تاریخ شهادت :16/10/59
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :ادارهبنیادشهیداهواز
وصیتنامه :
حکیم سیدمحمدعلى
بسم الله الرحمن الرحیم
رب زرنى علما و عملا و ایمانا و الحقنى بالصالحین اللهم ابقنى خیر البقاء و افنى خیر الفناء على و لا اولیائک و عداوة اعدائک.
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقى ز کشتن مهراس مردار بود هر آنکه او را نکشند
تاریخ انسان همیشه صحنه مبارزه حق با باطل بوده و این سنت الهى است که حق همیشه پیروز مىگردد. حال باطل به هر شکلى که مىخواهد در بیاید مهم نیست. پس اگر ادعاى حقانیت داریم هیچ گونه بیمى به خود راه ندهیم که نصر من الله و فتح قریب.
ولى این سخن را از زبان بلکه از عمق دل یک برادر بپذیرید که حق در هر زمان میزانى دارد و میزان آن در زمان ما اولى الامر زمان حضرت امام خمینى روحى له الفدا مىباشد پس هر چه بیشتر دستورات این پیرمردى که در شجاعت و جسارت نیز رنج کشیدن چون على و در پاکى چون محمد(ص) و در صبر و پایدارى و بزرگوارى چون ایوب امت به جان و دل پذیرفته و عمل نماییم اللهم وفقنا طاعة اولى الامر زماننا به عنوان وصیتنامه چه مىتوانم بنویسم جز التماس دعا از کسانى که پیرو خط سرخ شهادت هستند که خداوند مرا شهید بمیراند زیرا اگر چه یأس از رحمت گناه بزرگى است اینقدر در زندگیم کردهام که تنها راه بخشیده شدن گناهانم را فقط و فقط در شهادت فى سبیل الله مىبینم و آنقدر خود را در نزد خداوند خجل و روسیاه مىدانم که در روز جزا جز به صورت پاى شهید به هیچ صورتى قادر به حضور مرضى او در برابرش نیستم، پس از همه التماس دعا دارم. و شما اى پدر و مادر عزیزم سلام علیکم بما صبرتم امیدوارم که اگر تا کنون از من راضى نبودهاید این بار خواهش مرا پذیرفته و از من راضى شوید و از خداوند براى من طلب آمرزش کنید(زیرا خیلى گناهکارم) و خداوند دعاى پدر و مادر را در حق فرزند استجابت مىکند. و از شما خواهش مىکنم که در عقیده خود هیچ تغییرى ندهید که این کار در نزد خداوند مجازات شدیدى دارد سلام مرا به خواهران و برادرانم برسانید و به آنها بگویید که میدان را خالى نکنند.
بار دیگر از شما تقاضاى رضایت مىکنم. از همه دوستان و برادرانى که آنها را آزاد کردهام نیز طلب بخشش و گذشت و نیز التماس دعا دارم اگر بدهى به کسى دارم مادر و پدر عزیزم بپردازند. اگر طلبى نیز دارم به بدهکاران بخشیدم. کتابها و بقیه چیزهایم را به برادر عزیزم امیرعلم بدهید. اللهم احشرنا مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین. ضمنا دو ماه نماز و پانزده روز روزه نیز بدهکارم.
سخنى با تو مادر عزیزم. مىدانم در زندگى خیلى زجر کشیدهاى ولى در عین حال صبر کردهاى و مىتوانم بگویم که در طول زندگیت حتى یک روز هم در آرامش نبودهاى ولى اگر یادت بیاد همیشه خودت مىگفتى بیایید خدا را شکر کنیم والا خدا همین را هم که داریم از ما مىگیرد.
پس مادر این وصیت را از من بپذیر و به این کارت که در نزد خداوند عبادتى بزرگ است ادامه بده و هیچ عاملى تو را از این کار باز ندارد یادم مىآید در اوایل جنگ مادر یکى از شهداء را که از دوستانم بود در بهشتآباد بر سر خاک پسرش دیدم که فقط گفت خدایا شکرت و راستى اگر ما خدا را شکر نکنیم پس چکار مىتوانیم بکنیم؟ مگر نه این است که همه چیز ما را خدا به ما داده پس اگر چیزى را از دست دادیم تازه به صاحب اصلیش برگشته پس چرا ناراحت باشیم حال این چیز چه مال باشد چه جان فرقى نمىکند.
مادر یک وصیت دیگر هم دارم مبادا عوامل مادى باعث شوند عقیدهات را عوض کنى. بعد از انقلاب من خیلى خوشحال بودم زیرا مىدیدم که تو و پدرم سخت به انقلاب علاقه دارید و از انقلاب و امام طرفدارى مىکنید تو را به خدا قسمت مىدهم که بر سر عقیدهات بمان.
مادر چرا به خاطر از دست دادن مثلا خانه یا ماشین یا فرزند به انقلاب و گاهى حتى اسلام بدبین بشویم. اینها همه امتحان الهى است و خدا مىخواهد صبر ما را آزمایش کند. پس خواهش مىکنم این وصیت مرا بپذیر و هیچگاه عقیدهات را درباره انقلاب و امام تغییر نده بلکه روزبروز بر اعتمادت اضافه کن و بر سر این عقیده پافشارى کن و در هر حال و در هر موقعیت و شرایط سخت از آن دفاع بنما. از تو التماس دعا دارم مادر خواهران و برادرانم را نیز نصیحت کن که در عقیده خود ثابتقدم و استوار باشند. چند کلمهاى نیز با پدرم. پدر عزیز و گرامیم شما نیز در زندگى زیاد زجر کشیدهاى و حتما صبر کردهاى پس اجر خود را ضایع نکنید و به صبر خود ادامه دهید و به هیچوجه از عقیده خودتان دست برندارید زیرا مگر دنیا چه ارزش دارد که ما آن عقیدهمان را عوض کنیم. خداحافظ
از شما التماس دعا دارم. هویزه - محمدعلى حکیم
تاریخ اوایل دیماه یکهزار و سیصد و پنجاه و نه شمسى
نام :غفار
نام خانوادگى :درویشى
نام پدر :حبیباله
تاریختولد :30/07/1342
ش.ش :3525
محلصدورشناسنامه :اهواز
تاریخ شهادت :17/10/59
نوع حادثه :حوادثمربوط بهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانخوزستان
شهر :ادارهبنیادشهیداهواز
وصیتنامه :
درویشى غفار
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله یومن الخائفین و ینجى الصالحین و یرفع المستضعفین و یضع المستکبرین و یهلک ملوکا وسیتحلف آخرین .
بنام الله امام دهنده ترسناکان و نجات دهنده صالحان و بالا برنده مستضعفین و بزیرکشنده مستکبران و نابود کننده شاهنشاهان و بحکومت رساننده قوم صالح دیگر .یا ایها الذین امنوا مالکم اذا قیل لکم انفروا فى سبیل الله اثاقلتم الى الارض ارضیتم بالحیاه دنیا من الاخره فما متاع الحیاه الدنیا فى الآخره الاقلیل . الا تنفروا یعذبکم عذا با الیما و یستبدل قوما غیرکم و لا تضروه شیئا والله على کل شى قدیر. « سوره توبه آیات 38 و 39 » ( الهم اجعل و ماتنا قتل فى سبیلک مع اولیائک تحت رایت لبیک ) « خدایا وفات ما را کشته شدن در راهت قرار بده با اولیاء خودت و زیر نظربینىخودت » زمان صف کشیدن و حق و باطل است در مقابل هم .
پس از سالها سکوت و وحشت و پس از سالها که مستضعفین زیر دست و پاى مستکبرین له مى شوند خداوند بر ما منت نهاده است و ما را بیش گامان نجات صالحان و مستضعفین و در هم کوبنده مستکبرین و جباران قرار داده است بدانید تا هنگامى که در این راه که انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین است قدم مى زنیم ، همه جا پیروزى با شماست به این نکته ایمان بیاورید و باور کنید که شما مى توانید دست خالى بر دشمن قدار غلبه کنید ، زیرا خدا با شماست . برادران و خواهران عزیز : اسلام در این زمان نیاز به انسانهائى مؤمن و خدا باور دارد پس بکوشید این ایمان را در قلوب خود جایگزین کنید و تقوا و تسلط بر خود را پیشه خود سازید .
اما تقوا و ایمان انسان سستى و ضعف دارد و هر گاه دچاره ضعف ایمان شدید بدانید که حتما به یکى از امور پست دنیا نزدیک شده اید .
برادران و خواهران عزیز : از انقلاب بشدت محافظت کنید بدانید که چنانچه این انقلاب شکست بخورد جهانخواران چنان بلائى و مصیبتى بر مسلمین روا مى دارند که رهایى از آن بسیار مشکل است و شاید این کار فقط از دست امام زمان (عج) میسر باشد . آمریکا دشمن اصلى ما و واقعى خود را در3 الى 4 سال اخیر بخوبى شناخته او مى فهمد که روسیه دشمن واقعى او نیست . او فهمیده که از این به بعد اسلام است که دشمن سر سخت و واقعى آمریکاست و تنها آمریکا که دشمن واقعى همه مستکبران در هر لباسى است .
آمریکا مى تواند با بازیهاى سیاسى خود با روسیه سازش کند اما با اسلام هرگز - هرگز - هرگز آمریکا هم اکنون مى کوشد تا عروسکهاى خیمه شب بازى خود را یعنى عراق و مصر و اردن و عربستان و امثال هند را وا دارد تا سنگ در راه انقلاب بیندازد . اما مطمئن باشید که با شکست بزرگى که شما دلاوران مومن به عراق مى دهید نقطه شروع سرنگونى مستکبران و صدور انقلاب را به سراسر دنیا فراهم مىکنیم . شما پیروزید . زیرا عضو سپاه و حزب خدایید .
برادران و خواهران عزیز همانطور که در آیاتى که در اول این نوشته آوردم برد متاع دنیا بسیار قلیل و کوچک است و آنچه عظمت دارد و جاویدانیست آنچیزهایى است که رو به سوى آخرت بو خداوند داند . پس هر گاه شما را بجهاد بر علیه هر گونه ظلم ، چه ظلمى که دیگران بر شما روا دارند و چه ظلمى که شما خود به خود روا دارید فرا خواندن سست نشوید و بدانید که متاع الحیوه الدنیا فى الاخره الا قلیلا ) نکته دیگرى کهمى خواستم تذکر دهم این است که متوجه شوید ما بعد او پیامبر و ائمه اطهار (ع) پس از گذشتن قرنها بر اسلام امام خمینى راه یافتم از شما مى خواهم که امام را یارى دهید . نگذارید اینقدر امام در تنگنا قرار گیرد . امام خمینى حقیقتا امید مستضعفان دنیا شده .
اگر امام خمینى این مومن زمان ما و این فریاد روزگار ما را ندهید خداوند شما را به عذابى دردناک دچار مى کند و قوم دیگرى را به جاى شما خواهد آورد . اگر مى توانید براى سلامت امام دعا کنید و صدقه دهید . و اما مادر و خانواده عزیز از شما مى خواهم که بر شهادت فرزندانتان رضایت دهید . و نپسندید که از عدم رضایت شما در رنج و عذاب باشم . مادرم اینراه خداست که باید پیمود کمى فکر کن که فرزندت در چه راه عالى قدم گذارد . از شما و از همه برادران دیگر مى خواهم که براى من شیون و زارزى نکنند اگر مى خواهید گریه کنید . بکنید اما در همین گریه نیزوقار خود را از دست ندهید . آهسته و ملایم گریه کنید و سعى کنید هر آنچه امام مى گوید گوش کنید . و این شعارتان باد : پیش به سوى سعادت پیروزى یا شهادت .
وصیت چیزهایى که دارم اعم از کتاب و پول و... را به یکى از برادران کرده ام که با شما در میان مىگذارد.(الهى کفا ابى عزا ان اکون لک عبدا و کفا ابى فخرا ان تکون لى ربا انت کما احب فاجعلنى کما تحب) (خدایا براى من عزت همین بس که بنده توام و فخر بزرگى همین بس که تو مربى من هستى توئى آنکه من دوست دارم پس من را آنچنان قرار ده که تو دوست دارى .
والسلام .
غفار درویشى