دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.
نام :سعید نام خانوادگى :جلالى‌پور نام پدر :ابوالقاسم تاریخ‌تولد :01/06/1342 ش.ش :306 محل‌صدورشناسنامه :اهواز تاریخ شهادت :17/10/59 استان :بنیادشهیداستان‌خوزستان شهر :اداره‌بنیادشهیداهواز وصیت‌نامه : جلالى‌پور سعید بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر مردم و شهیدان و شما پدران و مادران و سلام بر تو آزادى. انقلاب ما بیهوده به دست مردم نیفتاده. عزیزترین دارایى مردم یعنى خون ضامن پایدارى آن است. آیا زیبا نیست تشریح عمل شهیدانى که به هنگام مرگ فریاد زنده باد اسلام، زنده باد انقلاب را سر مى‌دادند. آنها با فریاد الله‌اکبر، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول‌الله که از حلقومشان جارى مى‌شد دشمن پلید را گیج کرده و سراسیمه‌وار به دور مى‌گرداند. من نمى‌دانم صدام‌حسین چه فکر میکند و با چه کسانى مى‌خواهد بجنگد با کسانى که درس شهادت از امامانشان آموخته و آن را موجب سعادت دنیا و آخرت مى‌دانند. امام قاطع و شکست‌ناپذیر ماست که مى‌گوید یا پیروز مى‌شویم یا شهید که هر دو صورت براى ما پیروزى است و لشکر شما شکست‌ناپذیر است. امروز مستضعفین جهان چشم امید به این ملت و به این کشور و به این رهبر دوخته‌اند. اگر کسى فکر جنگ با اسلام به سرش زده باید بداند که باید با تمام مستضعفین جهان مبارزه کند و این را بدانید که مستضعفین بر مستکبرین پیروزند. اما، اما پیامى دارم از على به شما مردم على مى‌گوید: اوصیکم با تقوى الله و نظم فى امورکم. یعنى بترسید از عدل خدا و به کارهایتان نظم دهید. بزرگترین عامل پیروزى ما ایجاد و حفظ نظم در صفوفمان است. باید با تشکیل ستون منظم و سازمان یافته چریکى نیروهاى مسلمان به جنگ با دشمن پرداخت و تا سرحد شکستش پیش رفت. جهاد ما جهاد فى سبیل الله است و شعار ما الله‌اکبر. وصیت میکنم بر عده‌اى از پدران و مادران که از دشمن ذلیل هراسى به دل راه مدهید. علاوه بر اینکه فرزندان خود را به جبهه براى جنگ با کفار مى‌فرستید خودتان نیز اگر مى‌توانید به کمک آنها بروید و اگر نمى‌توانید در ستون پشت جبهه تدارکات جبهه را تأمین کنید. و باز اگر نمى‌توانید با عشق درونى‌تان به حتمى بودن پیروزى اسلام بر کفر مبارزان مسلمان را در جبهه دلگرمى دهید و جلوگیرى نکنید از فرستادن فرزندانتان به جنگ با دشمن ذلیل که این کار خلاف اسلام و کمک به کافرین است. فریاد حسین به گوش مى‌رسد هل من ناصر ینصرنى، آیا کسى هست مرا یارى کند، و ما باید مسئولیت شیعه بودن را حس کنیم و جواب مثبت به آن فریاد برخاسته از سرزمین کربلا بدهیم. پس بشتابید براى دفاع که امر واجبى است کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. و باز توصیه میکنیم به کسانى که باقى مى‌مانند. آن‌ها رسالتى بس سنگین‌تر، یعنى پیام بر دوششان مى‌باشد. شهید شریعتى مى‌گفت: هر انقلابى دو چهره دارد خون و پیام. ما رسالتمان را به پایان رساندیم و نوبت شماست که پیام انقلاب را به گوش جهانیان برسانید. پس امام را یارى کنید و انقلاب را به جهان صادر کنید. و اما پدرم و مادرم شما مرا با رنجهاى بسیار در دامان پاک خود پروراندید، مرا ببخشید که نتوانستم جبران کنم زحمات سنگین شما را. اما من مى‌دانم شما آنقدر پرعطوفت و مهربان و بخشنده هستید. خدایا تو میدانى که سراسر زندگیم پر از گناه، درد و زیانکارى بوده. پدر و مادر و دوستان عزیزم از خدا بخواهید که مرا ببخشد و پاکم گرداند. به عزیزانم مخصوصا پدر و مادرم توصیه میکنم که ابدا گریه نکنند، کارى بس مشکل است اما میتوانید هنگامى که به فکر ناله کردن مى‌افتید با گذاشتن نوار قرآن روح مرا شاد گردانید. به خدا توکل کنید و پیروز باشید. وسایلم را تماما در اختیار برادرانم جولا و علم قرار دهید تا بتوانند راهم را ادامه دهند. شب اول را تماما قرآن برایم بخوانید. صبر و استعانت از درگاه خدا برایتان مى‌طلبم. والسلام - 20/7/59 سعید جلالى
(0) نظر
1389/6/11 12:34
X