دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.
نام :عبدالامیر نام خانوادگى :احتشام‌زاده نام پدر :عبدالحسین تاریخ‌تولد :01/01/1342 ش.ش :24 محل‌صدورشناسنامه :اهواز تاریخ شهادت :17/09/59 نوع حادثه :حوادث‌مربوط به‌جنگ‌تحمیلى شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمن‌درجبهه استان :بنیادشهیداستان‌خوزستان شهر :اداره‌بنیادشهیداهواز وصیتنامه شهید بسم الله الرحمن الرحیم تومنون بالله و رسول و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون یغفر لکم وزفو بکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبه فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم. ایمان بیاورید به خدا و پیغمبرش و کوشش کنید در راهش به خواسه ها جانهای خویش این برای شما بهتر است اگر بدانید. امّا بعد فاّنّ الجهاد بابّ من ابواب الّجنه فتحهّ الله لخاصّة الیائه وهو الباس التّقوی ودرع الله الحصینة وجنتّة الرشیقة فمن ترکهٌ رغبهٌ عنه البسه الله ثوب الذّلّ وشملتهٌ البلاءٍ. جهاد دری از درهای بهشت است که به روی بندگان خاص خدا باز می شود، لباس تقوی و پرهیزگاری است وذره محکم حق تعالی و سپر قوی اوست پس هر کس از آن دوری کرده آن را ترک کند خداوند جامه ذلت و خواری و بلا و گرفتاری به او مب پوشاند. فرزند عبدالحسین، اهواز، 373/59/ش
(0) نظر
1389/6/11 12:40
X