دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

برادر توکلی یکی دو مرتبه قبل از شهادتشان مجروح شده بودند، و فکر میکنم در یکی از عملیاتهای پاکسازی ایشان از ناخیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند و مجروح شده بودند. من در آن صحنه حاضر نبودم ولی بعدا از بچه ها شنیدم که ایشان در همان حالی که مجروح بودند طوری رفتار می کردند که روحیه بچه ها شکسته نشود. و در هر حال اگر یک گروهی فرمانده آنها آسیب بپذیرد ممکن است اثرات سوئی بگذارد و از نظر روحیه برروی بچه ها تاثیر بگذارد. اما آقای توکلی خیلی مقاوم و در واقع سخت کوش، مدتی را تحمل می کند و اجازه می دهند که درمان اولیه بر روی ایشان صورت بگیرد. ولی در نهایت به ناچار به اجبار مسئولین بالاتر قبول می کند که به پشت منطقه عملیاتی منتقل بشود و تا جایی که به خاطر دارم ایشان حتی مرخصی درمان خودشان را به طور کامل استفاده نکردند و بلافاصله پس از بهبودی به منطقه عملیاتی و محل خدمتشان بازگشتند.


(0) نظر
1389/6/16 14:44
X