یکروز که علی مشغول صحبت با من بود گفت: من باید بروم و در راه اسلام و قرآن شهبد شوم و اما تو خواهرم؛ باید با حجابت مشت محکمی به دهان دشمن بزنی که حجاب تو سنگر توست.