دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.
شهید کاوه قرار بود از گردان ما بازدیدی داشته باشد وقتی نیروها را جمع کردیم و به مسجد رفتیم فهمیدیم که شهید کاوه به علت چند دقیقه تأخیر ما از بازدید گردان منصرف شده و رفته بود و سفارش کرده بود که به ذهابی بگویید بیاید با او کار دارم من خودم به فرماندهی رفتم شهید کاوه با من برخورد تندی کرد و گفت : وقتی ساعتی برای بازدید مشخص می شود تأخیر نباید باشد و این درسی بود که شهید کاوه به من داد
(0) نظر
1389/6/21 16:55
X