دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.
تحقیقات نشان می دهند که جوان ترها، زنان، مجردها، جدا شده ها و طلاق گرفته ها ت مایل دارند که استرس های زندگی را نسبت به گروه های دیگر با حساسیت بیشتری مورد ارزیابی قرار دهند. به دلائلی که هنوز روشن نیست، درصد بیشتری از زنان دچار افسردگی می شوند و نسبت زنان به مردان در کشورهای صنعتی دو بر یک است (براون و هریس 1978) نظر به اینکه بانوان جانباز نقش بسیار مؤثری در ساختار خانواده و تربیت فرزندان خود دارند و با توجه به اینکه زنان بیشتر از مردان در معرض استرس قرار دارند و ممکن است به دلیل جانبازی تغییری در وضعیت روانیش بوجود آید و دچار ناراحتی های اعصاب و روان قرار گیرد و عوارض منفی آن گریبانگیر فرزندان، شوهر، خانواده، اجتماع و ... گردد سؤالی که مطرح است این است که زنان جانباز در چه مرحله ای از مشکلات روان شناختی قرار دارند و در جهت پیشگیری از بوجود آمدن عواقب بعدی چه راهکارهایی وجود دارد. ضرورت طرح: با توجه به اینکه زنان نقش بسیار مؤثری در کانون خانواده و همچنین اجتماع به عهده دارند و مشکلات روانی آنان می تواند باعث ایجاد مشکلات متعدد عاطفی در فرزندان شود و اختلافات زناشویی را باعث گردد از سوی دیگر معلولیت و جانبازی زنان می تواند در تشکیل خانواده مشکل ساز باشد به همین دلیل لازمت طی تحقیق به بررسی مشکلات اینگونه زنان پرداخته شود و اینکه جامعه می تواند چه نقشی در تخفیف مسائل روانی این قشر بعهده گیرد. در حالی که چنین تحقیقی تاکنون در سطح بنیاد انجام نشده است ضرورت آن بیش آشکار می گردد تا در جهت پیشگیری، آموزش و درمان راهگشا باشد. 3- بررسی مختصر متون: جنگ تحمیلی عراق و ایران تعداد زیادی معلول جسمی و روانی برجای گذاشته است. در مورد تأثیر جنگ در ایجاد اختلال روانی تاکنون تحقیقات بسیار زیادی انجام گرفته است. خصوصاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام، کره و جنگ اعراب و اسرائیل تحقیقات وسیع و دامنه دار در کشورهای مختلف بر روی سربازان و افسران ارتش انجام گرفته است که همگی نشان دهنده تأثیرات مختلف جنگ و جبهه در واکنشهای رفتاری و روانی افراد می باشند. بطور خلاصه می توان گفت که پدیده جنگ بر همه افراد به یک میزان تأثیر نگاشته است کما اینکه در جنگهای فوق الذکر تنها 10% از افراد دچار اختلالات شدید روانی رفتاری و عاطفی شده اند. بر اساس مطالعات انجام گرفته، اثرات روانی جنگ به سه صورت مشاهده می شود: نخست تأثیرات کوتاه مدت بر اساس ترس، بی خوابی، افسردگی، احساس تنش و ... دوم تأثیرات دراز مدت که تحقیقات جنگ نشان داده اند که عوارض روانی جنگ گاهی اوقات تا چهل سال پس از جنگ نیز دوام داشته است. برای مثال تحقیقات لپک وراتریز (1981-1982) نشان می دهند که سربازان سالها پس از جنگ از لحاظ ایجاد روابط اجتماعی روابط دوستانه و صمیمی و نیز بیان احساسات و اعتماد به دیگران و کنترل تکانشهای عصبی تفاوتهای معنی دار با جمعیت عادی از خود نشان داده اند و سوم تأثیرات تأخیر یافته که گاهی علائم روانی و استرس، سالها پس از جنگ به علت مواجه شدن با یک محرک که یادآور جنگی است تشدید می گردد. بر اساس مطالب ذکر شده جانبازان جنگ تحمیلی به دو علت با مشکلات عدیده ای روبرو هستند این عزیزان از یک سو با مشکلات ویژه قشر خود دست به گریبان می باشند که می تواند در روابط جانباز در خانواده و اجتماع تأثیر منفی داشته باشد از سوی دیگر مانند جمعیت عمومی با مشکلات روزمره زندگی و معضلات اجتماعی و فقر اقتصادی قشر طبقاتی و .... روبرو می باشند. بدون شک تا ملات درون خانواده یکی از مهمترین عوامل تأمین کننده سلامت درونی فرد محسوب می گردد. رابطه درون خانواده، چنانچه به نحوی باشد که منتج به اضطراب برای اعضاء خانواده گردد، اینست درونی افراد را به خطر می اندازد و این خود می تواند سر منشأ بسیاری از مشکلات روانی، رفتاری و شخصیتی برای آنها بشود. تحقیقات نشان داده اند که جوانترها، زنان مجردها، جدا شده ها و طلاق گرفته ها و تمایل دارند که استرسهای زندگی را نسبت به گروههای دیگر با حساسیت بیشتری مورد ارزیابی قرار دهند (کولبرگ و کوسترک) نتایج بررسی آماری نتایج نشان می دهد که این طرح اثر بخشی خوبی در روند بازتوانی جانبازان اعصاب و روان داشته است و علیرغم وجود مشکلات اجرایی و اداری، این طرح توانسته است چه در کل و چه در اجزاء و عناصر بازتوانی کمکهای شایان توجهی به جانبازان گروه نمونه بنماید. هر چند در این طرح بدلیل طولی بودن آن با مسائل و مشکلات زیادی روبرو بودیم که از جمله آن از دست دادن تعدادی از جانبازان در گروههای نموه و گواه، لکن گروههای نمونه وگواه در هر دو استان در روند یکساله پژوهش همواره در دسترس گروه درمان بود و کلیه برنامه های از پیش تعیین شده در منشور بازتوانی اجرا شد. نتایج حاصله از انجام تست های آماری این واقعیت را نشان می دهد که جانبازان گواه نمونه در طی یکسال فعالیت توانبخشی توانسته اند در محورهای مختلف بازتوانی به موفقیتهای خوبی دست یابند و این تفاوتها در کل معنی دار بدست آمد، که ذیلاً به شمه ای از نتایج آماری اشاره خواهد رفت. 1) مقایسه گروههای نمونه و گواه در پایان طرح آزمایشی در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان داد که گروه نمونه در این استان در کلیه محورهای بازتوانی تفاوت معنی داری را با جانبازان گروه گواه داشتند. (05/0>p و 51/7=T) همچنین جانبازان گروه نمونه در انتهای طرح در مقایسه با وضعیت روانی، اجتماعی آنان در شروع طرح، پیشرفتهای قابل توجهی نشان دادند و تفاوت معنی داری را با وضعیت اولیه پیدا کرده اند. (05/0>p و 24/10=T) در محورهای مختلف روابط خانوادگی، درمان، سازگاریهای حرفه ای، شغلی، آموزشی و تحصیل و فعالیتهای اجتماعی نیز ارزیابی انجام شد که مختصری از نتایج آن در ذیل می بینیم: آزمون T، بین میانگین گروه نمونه در ارزیابیهای اولیه و نهائی در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان داد که این گروه بصورت معنی داری در محور بهبود روابط خانوادگی نسبت به وضعیت اولیه پیشرفت کرده است. و به این ترتیب رابطه جانباز با خانواده و اطرافیانش در سایه فعالیتهای تیم درمان و توانبخشی بهبود یافته است. (05/0>p و 51/7=T) مقایسه میانگین عنصر پیشرفتهای درمانی در جانبازان گروه نمونه در این استان نشانگر پیشرفتهای معنی داری است و این مطلب پویایی طرح را در درمان و توانبخشی جانبازان گروه نمونه نشان می دهد. (05/0>p و 36/6=T) شغل ناسازگاریهای حرفه ای از محورهای عمده در فعالیت توانبخشی است مقایسه وضعیت گروه نمونه با خودش پس از سپری شدن طول مدت پروژه تفاوت معنی داری را نشان می دهد. استان کلکیلویه و بویراحمد با وجود فرصتهای شغلی توانسته است در این محور بر میزان اشتغال و سازگاری شغلی و حرفه ای بیفزاید. (05/0>p و 26/3=(T آزمون T بین میانگین گروه نمونه با نمونه در عنصر ارتقاء تحصیلی و آموزشی استان کهگیلویه و بویراحمد تفاوت معنی داری را نشان داد این تفاوت حاکی از موفقیت تعداد قابل توجهی از جانبازان گروه نمونه است که در طی اجرای پروژه توسط مشاورین دلسوز در جهت آموزش و تحصیل هدایت شده اند.(05/0>p و 5/7=T) فعالیتهای مفید و مثبت اجتماعی نیز از محورهای مهم بازتوانی است که گروه نمونه در استان کهگیلویه و بویراحمد تفاوت معنی داری را پس از اجرای طرح نشان داده اند. فعالیت هماهنگ و همه جانبه کلیه معاونتهای تخصصی در بنیاد جانبازان زمینه را برای رشد و اعتلای فرهنگ جانبازی در اجتماع باز می کند و جانبازان بدین طریق در جایگاه شامخ خود قرار می گیرند. بررسی وضعیت جانبازان در گروه گواه در استان کهگیلویه و بویراحمد از این است که در طی چند سال گذشته بنیاد جانبازان بطور فعال در جهت حل مشکلات جانبازان تلاش نموده است و آزمون T تفاوت معنی داری را در سازگاری روانی و اجتماعی جانبازان حتی در گروه گواه نشان می دهد هر چند تفاوت میانگینها بسیار زیاد نیست و در کل مقایسه دو گروه نمونه نشان می دهد که جانبازان گروه نمونه در کلیه محورهای بازتوانی تفاوتهای فاحش را نسبت به وضعیت اولیه خود پیدا کرده اند ولی این تفاوت در گروه گواه بسیار اندک یافته شد. آنچه از این نکته قابل استنباط است اینکه سرعت حرکت و پیشرفت سازگاری روانی، اجتماعی هم اکنون و با فعالیتهای جاری کند و یا ملموس نیست ولی اجرای برنامه های توانبخشی به این حرکت سرعت فوق العاده ای می بخشید. 2) مقایسه گروههای گواه و نمونه در پایان طرح آزمایشی بازتوانی در استان خوزستان نشان داد که گروه نمونه در این استان نیز در کلیه محورهای بازتوانی تفاوت معنی داری را با جانبازان گروه گواه داشتند. آزمون T در مقایسه گروههای گواه و نمونه استان خوزستان در ابتدای شروع طرح در این استان تفاوت معنی داری را نشان نداده بود. (05/0>p و23/1=T) در حالیکه ارزیابی و مقایسه نتایج آن را در ابتدا و خاتمه طرح بر روی جانبازان گروه نمونه تفاوت معنی داری را در این گروه از جانبازان نشان داد و این مطلب روشن شد که اجرای طرح بازتوانی در این استان نیز موفق بوده توانسته است به مقدار زیادی به سازگاری روانی، اجتماعی جانبازان در این استان کمک نماید. (05/0>p و 54/5=T) در این استان نیز ارزیابیها در عناصر پنجگانه بازتوانی روابط خانوادگی، درمان، سازگاری شغلی و حرفه ای، آموزش و تحصیل و فعالیتهای اجتماعی انجام یافته که ذیلاً به نتایج آماری آن اشاره می شود: آزمون T در مقایسه میانگین گروه نمونه با نمونه در بین ارزیابی اولیه و نهایی تفاوت معنی داری را نشان داد به این معنی که مشاوره و مددکاری و بازدید منزل و بطور کلی فعالیتهای بازتوانی گروه درمان بطور مؤثری در بهبود روابط خانوادگی جانبازان گروه منزل تأثیر گذاشته است. (05/0>p و 2/5=T) همین تفاوت و اختلاف معنی دار در آزمون T بین میانگین گروه نمونه با نمونه در محور درمان می بینیم و آن نماینگر فعالیتهای خوب و منظم گروه درمان و توانبخشی در رسیدگی درمانی اجرای این گروه از جانبازان است. (05/0>p و 48/5=T) این آزمون در محور سازگاری شغلی و حرفه ای معنی دار نبود. در طی اجرای طرح هر چند تلاش شد تا با ایجاد رابطه ارگانیک بین دو معاونت در بعد اشتغال و سازگاری حرفه ای نیز به جانبازان نمونه استان خوزستان خدمات پیش بینی شده در منشور طرح ارائه شود ولی متأسفانه این موفقیت ناچیز بود. (05/0>p و 86/1=T) تأثیر فعالیتهای آموزشی مثل اشتغال در حدی نبود که تفاوت معنی داری را در بین ارزیابی اولیه و نهایی که جانبازان گروه نمونه بوجود آورد. (05/0>p و 059/0=T) همچنین آزمون T بین میانگین گروه نمونه در ارزیابی اولیه و نهایی نیز تفاوت معنی داری را در م حور فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نشان نداد. (05/0>p و 75/1=T) آنچه که از جدول آزموون در استان خوزستان بر می آید این نکته پیداست که با وجود تلاش مرکز بهداشت روانی برای هماهنگی معاونتهای تخصصی در این استان برای اجرای هماهنگ این طرح موفقیت ها کم بوده و معاونت بهداشت و درمان بنیاد استان خوزستان توانسته است از همکاری و مشارکت معاونتهای آموزش و اشتغال و فرهنگی و هنری برای بازتوانی روانی، اجتماعی و شغلی جانبازان گروه نمونه استفاده کند و این مطلب نکته مهمی است به این معنی که اگر هر کدام از معاونتهای تخصصی فعالیتهایی را بصورت جدا از هم و بدون مشارکت یکدیگر داشته باشند بعید بنظر می رسد جانباز اعصاب و روان که دارای مشکلات گوناگون روانی اجتماعی است خدمات لازم را از فعالیتهای درمانی- حمایتی بنیاد دریافت کرده و در راستای بازتوانی قرار گیرد. در گروه جانبازان گواه که از طرح توانبخشی بهره مند نشد و صرفاً مطابق روال و مقررات بنیاد خدمات رفاهی دریافت نموده بودند. ارزیابیهایی انجام شد که ذیلاً بصورت مختصر به آنها اشاره می شود آزمون T بین ارزیابی اولیه و نهایی گروه در عنصر روابط خانوادگی تفاوت معنی داری را نشان نداد. (05/0>p و 153/0=T) در محور پیشرفتهای درمانی نیز در این گروه از جانبازان که مطابق روال عادی و مقررات جاری خدمات دریافت می نمودند تفاوت معنی داری دیده نشد. (05/0>p و 86/0=T) آزمون T بین میانگین گروه گواه در ارزیابی اولیه و نهایی برای سازگاری حرفه و شغلی تفاوت معنی داری را نشان نداد. (05/0>p و 83/0=T) این گروه در عنصر آموزش و پیشرفتهای تحصیلی نیز در طی دوره اجرای طرح پیشرفتی نداشتند و نسبت به ارزیابی اولیه تفاوت معنی داری را نشان ندادند. (05/0>p و 49/1=T) تفاوت بارز و معنی دار گروه نمونه و گواه در استان خوزستان در پایان طرح نمایانگر رشد و پیشرفت جانبازان گروه نمونه در راستای اهداف بازتوانی است. (05/0>p و 39/=T) بحث: تجزیه و تحیلیل آماری اطلاعات بدست آمده از اجرای آزمایشی طرح بازتوانی در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان حاکلی از اثر بخشی این طرح در روند بازتوانی جانبازان اعصاب و روان است. همانطوری که دیدیم تعداد 400 نفر از جانبازان اعصاب و روان بصورت تصادفی در دو گروه گواه و نمونه قرار گرفته اند و طرح مطابق منشور مشخص در دو استان اجرا شد. نهایتاً نتایج طرح مؤید این مطلب ا ست که هم بصورت نظری و هم عملی این طرح توانسته است که به توانبخشی روانی و اجتماعی جانبازان کمک نماید هر چند شاید لازم به ذکر نباشد که طرح بازتوانی بر خلاف راهبردهای جاری در سطح بنیاد جانبازان و حتی قوانین و عرف عادی و جاری کشور است چون تا بحال جانباز اعصاب و روان پی برده بود که هر قدر بر میزان معلولیت و آشفتگی روانی، اجتماعی خود بیفزاید و بدین طریق درصد از کارافتادگی را با روشهای مختلف بالا برد توانسته است زمینه دریافت تقویت کننده های مادی و معنوی را از بنیاد جانبازان و یا سایر سیستمهای حمایتی کشور برای خود هموار نماید لذا در خانه هر روز بیشتر از گذشته پرخاشگری می نمود و شئونات خانوادگی را از بین می برد به درمان خود اهمیت نمی داد تا هر روز بیمارتر و معلولتر شود و یا آشفته تر بنظر رسد و اگر زمانی بدنبال درمان می رفت از آن بعنوان ابزاری باری حفظ و ارتقاء درجه معلولیت و ناتوانی استفاده می کرد. در محل کار حضور پیدا نمی کرد و در صورت حضور بعنوان عنصری غیر مولد و بعضاً مخل سیستم قلمداد می شد کارفرمایان نیز بطبع از پذیرش و بکارگیری این قشر مظلوم پرهیز می کردند.در بعد آموزش و تحصیل نیز وضعیت بهتر از این نبوده است نه خود این عزیزان بصورت جدی دنبال آموزش و تحصیل می رفته اند و نه تشویق و تقویتی در این زمینه ها وجود داشت. در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز متأسفانه جانباز اعصاب و روان را نوعاً با طرح القاب منفی و بعضاً توهین آمیز خطاب می نموده اند و در ابعاد فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و ورزش جایگاه شرکت و رشد برای این عزیزان وجود نداشت. با این توصیف مظلومیت جانباز اعصاب و روان در ابعاد مختلف زندگی مبرهن و واضح است بدین ترتیب نه تنها این عزیزان در اجتماع مطرود بوده و جایگاه مناسبی نداشته اند بلکه حتی در بین خانواده خود نیز مورد قبول نبوده و حتی بعضاً مغبوض واقع شده اند. طرح بازتوانی با نگرش جامعه و سیستمیک و با استفاده از کلیه امکانات در بنیاد جانبازان و سازمانهای حمایتی دیگر درصدد رشد و ارتقاء جانبازان اعصاب و روان در کلیه ابعاد زندگی اعم از روابط بین فردی و خانوادگی، درمان، سازگاری حرفه ای و شغلی، آموزش و تحصیل و ارتقاء جایگاه اجتماعی و فرهنگی است و همانگونه که ذکر شد در این زمینه ها به نتایج نظری و عملی و آماری قابل توجهی در روند اجرای آزمایشی طرح رسیده است که ذیلاً به طرح نتایج نظری اشاره خواهد رفت: نتایج نظری طرح بازتوانی در دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان: 1- ارتباطات اداره کل امور جانبازان اعصاب و روان با جانبازان اعصاب و روان: با اینکه این اداره یک سازمان ستادی است و وظیفه آن سیاستگذاری و برنامه ریزی و در کل مدیریت بهداشت روانی در سطح کشور برای جانبازان علی الخصوص جانبازان اعصاب و روان می باشد، اجرای طرح بازتوانی و نظارت و کنترل آن باعث ارتباطات بیشتر این اداره با بنیاد استانها و علی الخصوص جانبازان اعصاب و روان می گردد. متأسفانه جانبازان اعصاب و روان حاد بدلیل نداشتن بصیرت کافی دسترسی به بنیاد نداشته اند و بنیاد جانبازان استانها نیز حتی محل سکونت آنان را نمی شناسد و لذا تعدادی از این عزیزان در مناطق روستایی و دورافتاده از مظلومیت مضاعفی رنج می برند. 2- توجه مسئولین بنیاد استانها به مشکلات جانبازان اعصاب و روان: بازخورد رفتاری منفی جانبازان اعصاب و روان بمرور ایام باعث ایجاد نگرش منفی در بین مسئولین بنیاد استانها شده است و این سیکل معیوب باعث خارج شدن این عزیزان از دریافت خدمات رفاهی و درمانی گشته و این مطلب حتی در رابطه با جانبازانی که بصیرت و بینش کافی ندارند و حتی بنیاد جانبازان را بعنوان سازمان متولی نمی شناسند و به آن مراجعه نمی کنند تسری پیدا کرده است. با اجرای طرح توانبخشی همه مسئولین بنیاد در رده های مختلف به مشکلات جانبازان اعصاب و روان آشنا شده و در جهت حل معضلات این عزیزان ممکن را انجام می دهند. 3- فعالیت گروهی تیم (گروه) تخصصی روانپزشکی بر روی مشکل جانباز اعصاب و روان: همان طوری که می دانیم کار درمان روانی، کاری است گروهی، که در آن روانشناس، روانپزشک، مددکار، اجتماعی کار درمانگر با دیدی پردامنه و همه جانبه و با در نظر گرفتن کلیه ابعاد زندگی به درمان و توانبخشی بیمار اعصاب و روان می پردازند و در این کار تیم را روانپزشک هدایت و رهبری می کند. ولی متأسفانه امروزه در کار پیچیده درمان و توانبخشی جانباز اعصاب و روان در استانها این همکاری و تعاون کمتر صورت می گیرد و درمان جانباز با دارو درمانی و یا پاره ای از خدمات دیگر انجام می پذیرد و نهایتاً چون مشکلات جانباز همه جانبه حل نمی شود به مزمن شدن بیماری عصبی- روانی جانباز منجر می گردد. طرح توانبخشی زمینه کار گروهی را در درمان و توانبخشی جانباز اعصاب و روان باز می کند و کلیه اعضای تیم درمان از زوایای مختلف درصدد حل و فصل و درمان معضلات اجتماعی روانی و خانوادگی جانباز بر می آیند. 4- فعالیت سیستمیک معاونتهای تخصصی (اشتغال، فرهنگی و بهداشت و درمان) بر روی مشکلات جانبازان اعصاب و روان: برای تحقق بازتوانی بصورت عام در جانبازان اعصاب و روان و برای ایجاد زمینه و بستر مناسب برای توانبخشی روانی، اجتماعی و شغلی جانبازان لازم است تا کلیه معاونتهای تخصصی بهداشت درمان، آموزش و اشتغال و فرهنگی و هنری بصورت هماهنگ به حمایت جانباز اعصاب و روان پرداخته و همزمان با درمانهای دارویی و روان درمانی و مددکاری، مشکلات شغلی و تحصیلی جانباز نیز مرتفع شده و از حیثیت فرهنگی نیز تغذیه شود چه عدم پوشش فرهنگ و خلاء فرهنگی یکی از مبانی ایجاد نابسامانی روانی در جانبازان می شود که روزی در جهت حفظ و اعتلای آن جانبازی نموده اند. طرح توانبخشی بصورتی عینی و عملی زمینه اجرای بازتوانی در جانبازان اعصاب و روان با کمک و مساعدت و هماهنگی کلیه معاونتها را فراهم آورده است. 5- حل و رفع مشکلات جانبازان در ابعاد خانوادگی، درمانی، شغلی، تحصیلی و اجتماعی در محل: گروه درمان و توانبخشی با ارتباط مستمر و نزدیک با جانباز و خانواده او توانسته اند بسیاری از مسائل و معضلات درمانی روابط خانوادگی، شغلی و اجتماعی و تحصیلی جانبازان و خانواده آنان را مرتفع نمایند. حضور روانپزشک و سایر اعضای تیم درمان در محل زندگی جانباز تأثیر بسزایی در روشن شدن دامنه مشکلات جانباز و حل و فصل مناسب آن می گردد. 6- مشخص شدن مشکلات غیر قابل حل در زمان اجرای طرح: بعضی از عزیزان جانباز پس از سپری شدن مدت زمان زیاد از ابتلا به بیماری و تحمل عوارض ناشی از آن دارای مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصادی حادی هستند. گروه درمان در چنین مواردی تلاش نموده اند تا با استفاده از کلیه امکانات موجود در رفع آن و سامان بخشیدن به زندگی این عزیزان همت نمایند، لکن بعضی از این مشکلات در حدی است که حل و فصل آن از حدود امکانات و اختیارات گروه درمان و توانبخشی خارج است، در چنین مواردی حداقل این معضلات شناسایی و به بنیاد اعلامی می شود. 7- درمان و توانبخشی در محل زندگی جانباز اعصاب و روان: امروزه علم روانپزشکی بر این است که درمان و توانبخشی بیماران روانی در محل زندگی آنان از کیفیت و کارآیی و اثر بخشی بهتری برخوردار است لذا اگر چنانچه با تداوم این طرح بتوانیم از ایجاد و گسترش مراکز نگهداری و بیمارستانی تمام وقت پرهیز کرده و درمان و توانبخشی را در اجتماع و محل زندگی جانبازان ببریم در درمان و توانبخشی این عزیزان قدم مهمی برداشته است. 8- درگیر شدن کارشناسان امور بهداشت روانی با مشکلات جانباز اعصاب و روان: تاکنون برنامه ریزی درمان و توانبخشی در بنیاد جانبازان طوری نبوده است تا کارشناسان بهداشت روانی و گروه توانبخشی با کلیه مشکلات جانباز درگیر شده و از نزدیک با او ردد آشنا باشند لذا در اغلب موارد مشکلات جانباز اعصاب و روان در یک سو و امکانات درمانی و پرسنل تخصصی در سوئی دیگر قرار داشته اند. تا حدی که در بعضی از موارد آدرس محل سکونت جانبازان حاد را نیز در اختیار ندارند. این طرح به کارشناسان و گروه درمان و توانبخشی کمک نموده تا درگیر در موضوع کار خود شوند در روند و سیر درمان و توانبخشی جانباز، اعصاب و روان قرار گیرند. 9- احساس غرور و هویت برای جانبازان در محل زندگی و اجتماع و همسایگان: بدون شک سرکشی و بازدید منزل جانبازان اعصاب و روان روحیه آنان را تقویت می نماید و خانواده آنان نیز از داشتن چنین جانبازی در بین خانواده خود احساس خرسندی و غرور می کنند. متأسفانه در گذشته بعضاً بدلیل کم توجهی به این قشر مظلوم بعضی از افراد و همسایگان نیز بادیه ناپخته و خامی به جانباز اعصاب و روان و خانواده او می نگریستند. ولی با اجرای طرح و حضور مکرر و مرتب کارشناسان و مسئولین بنیاد در محل زندگی جانباز این مشکل برطرف شده و پس از مدتی فعایت گروه درمان، حتی خانواده جانباز از داشت چنین عضوی احساس غرور و افتخار می کنند. 10- شناسایی ریشه ای هویت جانباز و گردآوری کلیه اطلاعات مردم شناسی، روانشناسی و روانپزشکی او: یکی از مشکلات مهم در بعد برنامه ریزی و هدایت خدمات درمانی و رفاهی جانبازان اعصاب و روان نداشت اطلاعات دقیق از جانباز و نوع مشکلات او در ابعاد مختلف درمانی، شغلی، رفاهی، معیشتی، تحصیلی و اجتماعی است که تاکنون گردآوری آن بصورت علمی و دقیق و کارشناسی میسر نبوده است. اجرای طرح بازتوانی زمینه بسیار مساعدی را برای شناسایی دقیق جانباز از ابعاد مختلف می شود و بر اساس آن آمار و اطلاعات دقیق و علمی می توان برنامه ریزیهای کوتاه مدت و بلند مدت برای این عزیزان فراهم نمود. 11- جهت دار شدن خدمات و حمایتهای بنیاد جانبازان از جانبازان اعصاب و روان: بی شک اداره امور جانبازان از مشکل ترین کارهای جاری است و بنیاد جانبازان با بکارگیری نیروهای انسانی متعهد و متخصص درصد رسیدگی به جانبازان و حل معضلات زندگی آنان در ابعاد مختلف می باشد لکن این خدمات و حمایتهای بعضاً در جهت هدف و آرمان مشخصی نبوده و یا لااقل جانباز را در راستای اهداف عالیه و بازتوانی روانی، اجتماعی قرار نمی دهید طرح بازتوانی با جهت گیری در راستای اهداف توانبخشی تلاش می کند تا جانبازان در جهتی تقویت شده و در طریقی حرکت نمایند که در آینده جایگاه شامخ خود را باز یابند ضمن اینکه به مزایای مادی و معنوی نیز در طول زمانی دسترسی پیدا نموده اند. 12- به حداقل رسیدن هزینه های مالی و بیمارستانی: اجرای طرحهای توانبخشی مبتنی بر جامعه از هزینه های سنگین بستری و درمان در بیمارستانهای تمام وقت می کاهد و تعداد تختهای بیمارستانی و مرکز بازپروری و نگهداری مورد نیاز به حداقل می رسد و جانباز کلیه خدمات درمانی و توانبخشی و مددکاری را در محیط زندگی و محل کار دریافت نموده و کماکان سازگاری خود را با جامعه حفظ می نماید. سیر فزاینده تختهای بیمارستانی و مراکز نگهداری و بازپروری در طی سالهای گذشته حاکی از هزینه های مالی و اقتصادی سنگینی است که البته در آینده با این روند برنامه ریزی بسیار سنگینتر نیز خواهد شد. طرح آزمایشی بازتوانی در دو استان گواه بر این مطلب بود که میزان نیاز به مراکز بستری و نگهداری در صورت اجرای طرح به حداقل ممکن می رسد و به طبع آن بار مالی و اقتصادی آن نیز سیر نزولی را طی می کند. در نتیجه گیری نهایی گفتنی است طرح بازتوانی و فعالیتهای هماهنگ و ارگانیک گروه درمان توانسته است تا جانبازان گروه نمونه را در محورهای مختلف بهبودی روابط خانوادگی، درمان و توانبخشی، سازگاریهای شغلی و حرفه ای، آموزش و تحصیل و فعالیتهای مفید و سازنده اجتماعی به پیشرفتهایی سوق دهد. هر چند تفکر توانبخشی مقوله جدیدی است و تفکری سازنده و مفید احوال جانباز و جانبازی، و این گذشت زمان است که یک پدیده بهداشتی، درمانی و توانبخشی را در بین اقشار و آحاد ملت بازنموده و زمینه را در جهت رشد و اعتلای بیشتری در راستای اهداف آرمانی باز می کند. با این وجود جای خوشحالی است که این طرح در طی یک مدت نسبتاً کوتاه از دیدگاه نظری و تئوریک و آماری و عملی نتایج مثبت و مفیدی داشته است هر چند مشکلات نیز اجرای طرح دیده شد لکن اچرای طرحهای توانبخشی است که زمینه حضور فعال و جدی جانبازان انقلاب اسلامی را در صحنه فراهم می آورد و از آنان اسوه های به یاد ماندنی می سازد. منابع فارسی: 1- احمدی، علی اصغر، بنیان روانشناسی اسلامی 1362 2- المستطرف ج 2 3- الکافی 1 4- المحجة البیضاء 5- اتکینسون وهلیگارد، دکتر براهنی، محمد تقی، زمینه روانشناسی، 1370، انتشارات رشد. 6- بحارالانوار، ج 17، 103-74 7- بست، جان، دکتر شریفی، حسن پاشا، دکتر طالقانی، نرگس، روشهای تحقیق و علوم تربیتی و رفتاری، 1369، انتشارات رشد. 8- دکتر پورافکاری، نصرت ا... فرهنگ معاصر روان پزشکی روان شناسی، 1374. 9- تاج لنگرودی، محمدمهدی، واعظ خانواده. 10- تفسیر برهان 11- تحف العقول 12- جمالفر، سیاوش، روان شناسی یادگیری، 1371. 13- چهل حدیث در زمینه علم و بهداشت، 1372. 14- دکتر حجتی، سید محمد، روان شناسی اسلامی، 1368. 15- حسینی بیرجندی، سید مهدی، اصول و روشهای راهنمایی و مشاوره، 1371. 16- حیلة المتقین 17- حجتی، سید محمدباقر، آداب تعلیم و تربیت در اسلام 18- خلیلی، محمد، طب الصادق. 19- ری شهری، میزان الحکمه. 20- سلطانی، غلامرضا، تکامل پرتور اخلاق. 21- دکتر سیف، علی اکبر، تغییر رفتار و رفتار درمانی، 1374. 22- دکتر سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورش، 1370. 23- سفینه، سیرج 2. 24- دکتر شاملو، سعید، مکتبها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت، 1370. 25- دکتر شاملو، سعید، روان شناسی بالینی، 1370. 26- شاهین، دکتر، ماشاءالله، حرکت درمانی، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، چاپخانه دانشگاه اصفهان، پاییز 1371. 27- دکتر شریفی، حسن پاشا، دکتر نجفی زند، جعفر، روشهای آماری در روان شناسی و علوم تربیتی و اجتماعی، نشر اشاره 1370. 28- دکتر شفیع آبادی، عبدا...، نظریه های مشاوره و روان درمانی. 29- صحیح بخاری. 30- حجت السلام فلسفی، محمد تقی، حدیث تربیت. 31- قرآن کریم. 32- کاردرمانی، کاردرمانی در بیماران روانی، انتشارات دانشکده توانبخشی. 33- کاپلان و سادوک، دکتر پورافکاری، نصرت ا... ، خلاصه روانپزشکی، 1366. 34- کلارس، ج، راو، دکتر وهاب زاده، جواد، مباحث عمده در روانپزشکی، 1366. 35- کولبه، فرخ و شهریرفر، محمد صادق، توانبخشی روانی (بازتوانی) ، سازمان منطقه ای بهداری آذربایجان شرقی، دیماه، 1364. 36- مستدرک، ج 2. 37- دکتر مصطفی، سید جواد، بهت خانواده، 1364. 38- مجله نبض، سال پنجم، شماره چهارم، دی 1374. 39- مجموعه مقالات اولین کنگره سراسری بازآموزی درمان جراحتهای ناشی از جنگ تحمیلی، 19-15 مهرماه 1374. 40- معانی الاخبار. 41- منیة المرید. 42- نهج البلاغه فیض 43- وسائل ج 15 44- هیلگارد، گوردن باور، دکتر براهنی، محمدتقی، نظریه های یادگیری، 1376. مجید محمودی مظفر (کارشناس ارشد روانشناسی)
(0) نظر
1389/6/11 12:59
X