دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

در عملیات والفجر 4 با این شهید بزرگوار ، به خط رفتیم ، دیدیم چند دستگاه بولدزر درحال کار هستند می خواستند خاکریز بزند تا جان پناهی برای برای رزمندگان ایجاد کنند . در مسیر رفتن تیر مستقیم و آتش توپخانه و ادوات دشمن روی بچه ها خیلی سنگین بود چند دستگاه بولدزر جلو در حال انجام مأموریت بودند . دیدم که یکی دو تا از رانندهای دستگاه مهندس مجروح شده اند . بلافاصله فرومندی احساس کرد که بچه ها مقداری از روحیه خود را از دست داده اند . رفت کنار راننده یکی از بولدزرها نشست و تا زمانی که خاکریز به اتمام رسید بدین وسیله به نیروهای مهندسی روحیه داد .


X