دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

من یادم است در یک عملیات که آقای قالیباف فرمانده تیپ امام رضا ( ع) بود ، به ایشان مأموریت داد . شهید فرومندی می گفت : امکان دارد این کار عملی نشود. واقعاً یک راهکار سخت و دشوار بود فرماندة تیپ اصرار می کند گفت : حتماً می روم . این موضوع را با بچه ها حل می کنیم و این مسیر را درست می کنم بعد من خودم به او می گفتم : آقای فرومندی با چه ابزار و امکاناتی می توانی بروی ، این افراد قادر نیستند ، حتی نیروها نمی توانند این مسیر طولانی را طی کنند . گفت : توکل به خدا انشاء ا... به تکلیفمان عمل می کنیم ، تدبیر می کرد و از خداوند کمک می خواست و می دیدم در کارهایش هم موفق هست .


X