دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

امروز مى‏بینم حسین زمان تنهاست، امروز فرزند فاطمه در برابر لشکر کفر، بى یاور است. امروز کربلاى انقلابمان خون مى‏خواهد و من مى‏روم تا به یزید زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوى ماست. مى‏روم به پروانگان جاوید شمع ولایت بپیوندم و اما عاشق، امام امت خمینى بت شکن و یارانش هستم


(0) نظر
1389/6/13 15:18
X