دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

قبل از پرداختن به بحث اصلی ، لازم است تعاریفی از فرهنگ و تهاجم فرهنگی ارائه گردد ؛ تعاریف متعددی از فرهنگ ارائه شده ، که به عنوان نمونه تعریفی از یونسکو آورده می شود : فرهنگ (Culture) به مجموعه ی پیچیده ای از خصوصیات احساسی ، فکری ، مادی و غیرمادی اطلاق می شود که به عنوان شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی مطرح می شود ، که این نه فقط شامل هنرها و آثار ادبی است ، بلکه شامل شکل های مختلف زندگی ، حقوقی بنیادین انسان ها ، نظام های ارزشی و اعتقادات هم می باشد. (پناهی ، 1375 ، 94) پس زمانی که در این مقاله سخن از فرهنگ سازی به میان می آید ، هم شامل بعد معنوی آن – یعنی ایجاد باور ، اعتقاد ، اخلاق و منش اسلامی – می شود و ابعاد مادی آن یعنی پوشش ظاهری و کالاها و لوازم مورد استفاده ی افراد را فرا می گیرد. از آنجا که فرهنگ ، آموختنی و از روش های مختلفی چون مثل ها ، قصه ها و افسانه ها ، اسطوره ها ، هنر ، آموزش های خانواده و مدرسه ، تعالیم دینی و امروز به میزان زیادی از طریق رسانه های جمعی آموخته می شود ، پس می توان در آموزش فرهنگ مطلوب با استفاده از شیوه های درست ، موفق بود. تهاجم فرهنگی (Cultueal Invasion) عبارت است از : رابطه ی یکسویه بین فرهنگ ها به گونه ایی که یک فرهنگ ، عناصر خود را به فرهنگ دیگر تزریق کرده ، موجب اختلال درون فرهنگی می شود. مقام معظم رهبری ، تهاجم فرهنگی را عبارت می دانند از ؛این که یک مجموعه ی سیاسی یا اقتصادی برای مقاصد سیاسی خودشان و برای اسیر کردن یک ملت ، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم ببرند. آنها چیزهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزین کردن آن ها با فرهنگ و باورهای ملی ، وارد این کشور می کنند. اسم این ، تهاجم فرهنگی است. (مقام معظم رهبری ، 1375 ، 13) دکتر پناهی ، تهاجم فرهنگی را در شدیدترین و وسیع ترین شکل خود عبارت می داند از : فعالیت برنامه ریزی شده ی حاملان و حامیان یک فرهنگ در جهت از هم پاشیدن نظام فرهنگی جامعه ایی دیگر و مستقر کردن نظام فرهنگی مورد علاقه یا مورد قبول مهاجم است. البته حالت خفیف تر چنین عمل می تواند شامل از هم پاشیدن یک مجموعه یا عناصر فرهنگی خاص در نظام فرهنگی مورد هجوم باشد. (پناهی ، 13547 ، 16) چنان که در تعاریف هم آمد ، تهاجم فرهنگی در واقع یک نوع هجوم بسیار زیرکانه ، ظریف و تقریباً غیرملموس است و مانند حمله ی نظامی نیست که همه از آن مطلع شوند و احساس خطر کنند. این حمله ی آگاهانه به مسائل فرهنگی را فرهیختگان و در واقع خواص جامعه موظفند که عوام را آگاه و آماده ی مقابله کنند. زنان ایثارگر نیز از جمله ی این خواص هستند که هم وظیفه ی مقابله و هم مسئولیت بیدار کردن دیگران را دارند. مبانی نظری اگر زنان ایثارگر را کنشگرانی بدانیم که با هدف فرهنگ سازی و مقابله با شبیخون فرهنگی ، رسالت و وظیفه ی دینی و ملی دارند ، می توانیم از نظر کنش اجتماعی «پارسونز» استفاده کنیم. کنش اجتماعی نزد «پارسونز» همه ی رفتار انسانی است که انگیزه و راهنمای آن معانی است که کنشگر آن ها ، در دنیای خارج کشف می کند ، توجه اش را جلب می کند و به آنها پاسخ می دهد. ویژگی اصلی کنش اجتماعی در حساسیت کنشگر به معانی چیزها و موجوداتی است که در محیط هستند و آگاهی یافتن به این معانی و واکنش به پیام هایی که آن ها می فرستند. (گی روشه ، 1376 ، 56) کنش اجتماعی «پارسونز» هم با ذهنیت کنشگر تفسیر می شود (بر مبنای ادراک او از محیط ، احساسات او ، افکاری که در سر دارد ، انگیزه ایی که او را به عمل وا میدارد و واکنش هایی که در برابر کنش های خود دارد) و هم با عینیت ، یعنی کنش اجتماعی را بر مبنای دوگانگی کنشگر / وضعیت می توان تحلیل کرد ، زیرا کنشگر «پارسونز» موجودی است در وضعیت. پس در ساده ترین تعریف ، نظام کنش عبارت است از «سازمان روابط کنش متقابل میان کنشگر و وضعیتش (محیطش)» (همان ، 62) کنشگر «پارسونز» همان گونه که گفته شد ، موجودی است در وضعیت و کنش او نظامی از پویش هاست که به ناظر به هدف است. او برای رسیدن به هدفش وسایلی لازم دارد ،ولی در این حرکت به سمت هدف ، مشروط به شرایطی می شود یعنی شرایطی بر او ، هدف و وسیله اش تأثیر می گذارد که این شرایط همان محیطی است که او را در برگرفته و به دو بخش فیزیکی و محیط نمادی یا فرهنگی تقسیم می شود. محیط فیزیکی (با شرایط طبیعی) که در آن کنش از قوه به فعل در می آید و شامل اشیای مادی ، شرایط اقلیمی ، جغرافیایی ، ابزارها و فنون ، سازوارهای زیستی فرد ، خصوصیات موروثی و ژنتیکی او ، که کنشگر به هر حال یا باید روی آن ها اثر بگذارد ، یا خود را با آنها سازگار نماید. محیط نمادی یا فرهنگی (شرایط هنجاری) که هدف های نایل شدنی را تعیین می کند ، وسایل رسیدن به هدف ها را نشان می دهد ، حدود کنش ها مجاز را مشخص می کند ، اولویت ها را تعیین نموده و انتخاب ها را توصیه می کند ، که کنشگر از آنها برای ایجاد ارتباط با کنشگران دیگر استفاده می کند ، یا برای جهت دادن به کنش اش در برابر محیط فیزیکی یا کنشگران اجتماعی دیگر ، به آنها به عنوان راهنما و سرمشق مراجعه می نماید. در این دیدگاه ، کنش اجتماعی از چهار عنصر تشکیل شده است ؛ 1- کنشگر : که می تواند فرد ،گروه ، سازمان ، جامعه ،یا حتی یک تمدن باشد. 2- وضعیت : که شامل اشیای فیزیکی و اجتماعی است ، که کنشگر با آن ها ارتباط برقرار می کند. 3- نمادها : که با واسطه ی آنها کنشگر با عناصر متفاوت وضعیت ارتباط پیدا می کند و برای هر یک معنایی قائل می شود. 4- قواعد ،هنجارها و ارزشها ، که جهت یابی کنش را هدایت می کند. کنشگر «پارسونز»در کنش خود نه کاملاً آزاد است و نه کاملاًمحدود ، در واقع آزادی فردی در حدودی است که می تواند خود را با معیارها و موازین اجتماعی انطباق داده و طبق آن ها رفتار کند. فرد ، نقش اجتماعی خود را ایفا می کند و ارزشها و هنجارهای اجتماعی هم به نوبه ی خود ،جهت تصمیم گیری او را تعیین می کند. در کنش اجتما عی فرد باید بین مدل های مختلف یا حتی متضاد ، انتخاب به عمل آورد و این گزینش ، متضمن انتخاب بین ارزشهاست و کنشی که راهنمایش ارزش ها هستند ناگزیر در آن واحد یک انتخاب و یک امتناع است ، یک بله است و یک نه. خلاصه ی کلام ، دوگانگی و تناقض ، جزئی از ماهیت ارزشهاست. انتخاب افراد به طور محسوس و منسجم نشان می دهد که وابستگی کم و بیش آگاهانه ای به نظام ارزشی معینی وجود دارد. اغلب ممکن است مدل های متعددی با در نظر گرفتن همه ی موارد مناسب باشد ولی به هر حال بعضی مدل هایش از دیگر مدل ها با جهان بینی و آرمان زندگی کنشگر و تصویری که از انسان و طبیعی دارد ،تناسب بیش تری دارند و به هر حال فرد باید انتخاب کند. هم چنین در دیدگاه «پارسونز» ، کنش های اجتماعی تحت تأثیر چهار خرده نظام عمل می کنند ؛ الف ) نهاد دینی که مسئولیت ثبات اخلاقی جامعه را بر عهده دارد و از ارزشهای فرهنگی عمومی مراقبت می کند. ب ) نهاد حقوقی که هنجارها و قوانین اجتماعی را تنظیم می کند. ج ) نهاد اقتصادی که شرایط انطباق با محیط طبیعی را فراهم و حیات اقتصادی جامعه را تأمین می کند. د ) و سرانجام نهادهای سیاسی که از هدف های عمومی جامعه مراقبت می کنند. (توسلی : 1371 ، 241) به علاوه «رونالدبرت» (Ronald Burt) هم نظری شبیه «پارسونز» در این زمینه دارد. او می گوید :« یک کنشگر با توجه به شرایط شخصی و نیز با در نظر گرفتن شرایط دیگران ، سودمندی انواع کنش های ممکن را ارزیابی می کند.» «برت» می افزاید :« کنشگران خود را در یک ساختار اجتماعی می یابند. این ساختار اجتماعی همانندی های اجتماعی شان را مشخص می کند و این همانندی ها نیز به نوبه ی خود الگوی برداشت آنها را از مزایایی که ممکن است از اتخاذ هر یک از راه های گوناگون کنش به دست آورند ، معین می سازند. در ضمن ساختار اجتماعی توانایی انجام دادن کنش هایی که در نهایت انجام می گیرند ، کارکرد مشترک کنشگرانی که در حد توانایی شان منافع شان را دنبال می کنند ، ضمن آن که هم منافع و هم توانایی های کنشگران به وسیله ی ساختار اجتماعی انجام می گیرند می توانند خود ساختار اجتماعی را تعدیل کنند و این تعدیل ها نیز امکان بالقوه را دارند که الزام های نوپدیدی را ایجاد کنند که کنشگران در چارچوب ساختار اجتماعی باید با آنها روبه رو شوند. (ریترز : 1374 ، 620) بر اساس نظر «پارسونز» اگر هدف فرهنگ سازی و مقابله با شبیخون فرهنگی دشمن باشد ، نمی توان از هر روشی و به هر وسیله ایی به این هدف رسید ، زیرا ما محصور در یک سری ویژگی های طبیعی ، جنسی و توانمندی های خاص هستیم که از انجام برخی کنش ها باز می مانیم. هم چنین طبق این الگو ، شرایط محیطی ، ابزارها و امکانات در دسترس ، هزینه های لازم و ... همه محدود کننده ی کنش های ما ، در قالب های خاص هستند. نباید انتظاری که از مردان می رود ، از زنان نیز در این زمینه برود ، یا نمی توان در هر محیطی به یک شیوه عمل کرد. مثلاً نحوه ی عمل در دانشگاه متفاوت با یک مکان تفریحی است. به علاوه شرایط فرهنگی یعنی هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه و افراد بر کنش فرد ، نحوه ی عمل او و حتی وسیله و هدفی که دارد تأثیر می گذارد. در شرایط و موقعیتی که ازرشها و هنجارهای افراد مطابق دیدگاههای کنشگر است ، راحت تر می تواند با مخاطبان ، متفاوت از آن چیزی است که کنشگر دارد ، باید هزینه و وقت بیشتری صرف کند و روش های متفاوت و ظریف تری به کار ببرد تا بتواند به هدفش برسد. از طرفی چنان که «پارسونز» می گوید کنش ما تحت تأثیر چهار خرده نظام دینی ، حقوقی ، اقتصادی و سیاسی است. اگر نهاد دینی یک سری وظایف و تکالیف بر عهده ی ما گذاشته ،نهاد حقوقی هم که متعلق به نظام اسلامی است ، ما را با محدودیت هایی موجه می سازد ، یا امکانات مادی مورد نیاز ممکن است ما را محدود نماید. به هر حال در انجام وظیفه ی فرهنگسازی و امر به معروف و نهی از منکر (که یکی از روشهای اجرایی فرهنگ سازی است) باید با همه ی این محدودیت ها و هنجارها و قوانین و مقررات ،آشنایی داشته و در قالب آن ها حرکت کنیم. نظرات «رابرات برت» هم شبیه «پارسونز» است ، با این تفاوت که او کل ساختار اجتماعی را به عنوان زمینه ی کنش و تأثیرگذار بر کنش و منافع او در نظر می گیرد. طبق این الگو ،زنان ایثارگر به عنوان کنشگر ، منافعی از فرهنگ سازی دارند که بخش اعظم آن بر می گردد به احساس وظیفه و تکلیف شرعی و در قبال انجام آن ، پاداش خود را از خداوند طلب می نمایند و بخش دیگر بر می گردد به سلامت جامعه و نفعی که همه از محیط سالم می برند و می توانند فرزندان خود را به خوبی تربیت کنند و از انحراف آن ها توسط محیط آلوده نگران نباشند. البته چنان که ذکر شد هدف زنان ایثارگر قطعاً منافع مادی نیست ، بلکه بیشتر احساس تکلیفی است که در قبال اسلام و انقلاب و خون شهیدان دارند. به طور کلی بر اساس نظریات پیش گفته : زنان ایثارگر ، احساس مسئولیت کرده و وظیفه ی خود را در این و وظیفه ی خود را در این زمان تمام شده نمی دانند و در این جبهه ی مبارزه شرکت می کنند ، ولی چنان که ذکر شد ، باید اهداف و وسایل متناسب با شرایط فیزیکی و فرهنگی جامعه را انتخاب کنند. ابزار و وسایلی که برای رسیدن به این هدف انتخاب می شوند نیز از نوع فرهنگی است. یعنی ابتدا باید آگاهی ، بصیرت و اطلاعات لازم را داشته باشند. هم چنین علاوه بر بصیرت و بینش دینی و اسلامی ،باید مجهز به علم روز بوده و با زبان روز صحبت کنند. یکی از ویژگیهایی که موجب می شود فرد به آسانی پیام خود را منتقل کند و میزان پذیرش پیام بالا برود ، این است که اعتبار پیام رسان بالا بوده و مقبولیت داشته باشد. یکی از عوامل مقبولیت در این عصر ، مجهز بودن به علم و دانش است. در مقابله ی فرهنگی و فرهنگ سازی ، یکی از ابزارها قلم است. مقام معظم رهبری می فرمایند :« هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی توان جواب داد. تفنگ او قلم است. این را هم می گویم تا مسئولان فرهنگی کشور احساس کنند که امروز سربازان این قضیه شمایید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد. چشم ها را باید باز کرد. صحنه را شناخت ، مثل جنگ نظامی که بدون شناسایی و بدون دیده بان و بدون داشتن وضعیت دشمن ، چشمش را ببندد و سرش را بیندازد پایین ، برود جلو ، شکست خواهد خورد. در جنگ فرهنگی هم همینطور است.» (روزنامه ی رسالت ، 13/3/69) راهکارهای علمی در راه رسیدن به هدف که در این مقاله ، فرهنگ سازی است ، آن چنان که حضرت امام (ره) می فرمایند ؛ ابتدا باید باور و اعتقاد به هدف داشت و سپس عزم و اراده برای رسیدن به آن هدف. مرحله ی بعد ، زمان اجراست که بهترین روش ، عمل صالح و عامل بودن به گفته ها و اعتقادات است. در آیات و روایات متعدد آمده است که :« دیگران را با عمل خود جذب کنید.» به طور مثال خداوند در آیه ی دوم سوره ی صف می فرمایند :« یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون» ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید ، چرا سخنانی می گویید که به کارشان نمی بندید؟ همچنین از قول معصوم است که فرمود : «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» ؛مردم را با غیر از زبان هایتان (به کارهای نیک) بخوانید. مخاطبان ، آن قدر که از عمل صالح پیام رسانان الگو می گیرند ، از گفتار و نصایح آن ها تأثیر نمی پذیرند که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». از آن جا که مقصود این مقاله ،فرهنگ سازی برای جوانان است آن هم توسط زنان ایثارگر تحصیل کرده ،که نوعاً با جوانان دانشگاهی یا در محیط های کاری با همکاران تعامل دارند ، لذا به چند راهکار علمی در این خصوص اشاره می شود ؛ 1- آراستگی ظاهری :ظاهر فرد ، نخستین چیزی است که توجه مخاطب را به خود جلب می کند. نظرات روان شناسان اجتماعی بیانگر این نکته است که برای تأثیر گذاری بر دیگران ، اول باید توجه آنها را جلب کرد. اگر مخاطب توجه نکند نمی توان به او پیام رساند. سپس باید پیام به نحوی باشد که مخاطب ، آن را درک کند و بفهمد و در مرحله سوم است که مخاطب تصمیم می گیرد پیام را بپذیرد یا نه ، که این بستگی به تقویت های عرضه شده دارد. (کریمی ، 1379 ، 242) به هر حال کنشگران باید افزون بر شناخت مخاطبان خود و درک موقعیت مکانی و زمانی ، پوشش مناسب و ظاهر آراسته داشته باشند. زمانی که حضرت علی (ع) می فرمایند :« فرزند زمان خویشتن باشید» یا این که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند :« مردم به زمان خویش شبیه ترند تا به پدرانشان» می تواند تأکید بر این امر باشد که مبلغ باید متناسب با شرایط زمان و مکان و با روشی مناسب به تبلیغ و ترویج دین بپردازد و فضای فرهنگی و اخلاقی محیط و شرایط رشد و زمینه های تأثیر اجتماعی و جامعه پذیری را ملحوظ بدارد ، تا از کاروان زمان ، عقب مانده ، در امر الگوسازی موفق باشد. (رهبر ، 1377، 472) هم چنین می توان مرز بین محرم و نامحرم را به دختران آموزش داد . به طور مثال در شرایطی که مخاطبان فقط دختران و زنان هستند و بیم ورود نامحرم نیست بهتر است پوشش مناسب آن مکان را داشت ، البته با حفظ سادگی و وقار خاصی که با پوشش مناسب نشان داده می شود. 2- اخلاق و رفتار و منش شایسته داشتن. با عمل به دستورهای اسلامی در خصوص اخلاق و رفتار مناسب با دیگران ؛ مانند پیشگامی در سلام کردن ، احوالپرسی ، افراد را به نام شناختن و صدا کردن ، احترام به آنان ، با تبسم و مهربانی برخورد کردن ، استفاده از کلمات و الفاظ خوشایند و امثال آن می توان دیگران را ابتدا جذب نمود و سپس بر آنان تأثیر مثبت گذاشت. 3- تواضع و فروتنی ، عدم توقع از دیگران ، به رخ نکشیدن امتیازهای خود و اجر خود را از خداوند خواستن. 4 – صبر و بردباری : اصولاً کارهای فرهنگی نیاز به صبر و تأمل زیاد دارد و نتیجه ی آن زمانبر است ؛ ولی اگر در اثر بخشی موفق شود و بتواند ارزش ها را نهادینه و درونی افراد کند ، تأثیرش بلند مدت خواهد بود. 5- ملاک انتخاب افراد و تأثیرگذاری بر آنان نباید خیلی ریز و جزئی باشد. هر چه ملاک ، کلی تر باشد ، افراد بیشتری در آن حیطه قرار گرفته ، مخاطبان بیشتر می شوند و طبعاً دامنه ی تأثیرگذاری هم گسترده تر. 6- به روز بودن دانش و اطلاعات در زمینه ی تخصص مورد ادعا در این ارتباط باید بیشترین و جدیدترین اطلاعات را داشته باشیم. باید ثابت کنیم که تعهد و تخصص به خوبی با هم قابل جمع هستند. 7- نظم داشتن یکی از ویژگی هایی است که موجب توفیق فرد در هر کاری و در این جا فرهنگ سازی است. کسی که بر اساس اصول خاصی به طور منظم کار می کند و برای وقت خود و دیگران ارزش قائل است ، هم به اهدافش بهتر می رسد و هم به دیگران الگوی عملی از سفارش اسلام به رعایت نظم را ارئه می دهد. 8- علاوه بر آنچه ذکر شد ، زنان ایثارگر مسئولیت مهم زندگی و رسیدگی به همسر و فرزندان را نیز بر عهده دارند. فرهنگ سازی ابتدا باید از درون و از نزدیک ترین افراد شروع شود ، یعنی ایجاد فرهنگ ایثار و تلاش و دفاع از ارزشهای اسلامی در فرزندان ، و این مهم تحقق نمی یابد مگر با انجام صحیح وظایفی که در قبال آن داریم. متأسفانه شرایط به نحوی تغییر کرده که کسی که توان کار بیرون از منزل دارد و قابلیت های خاصی کسب کرده ، می پندارد آن چنان در قبال جامعه و دیگران مسئول است که از صبح تا پاسی از شب باید بیرون از منزل و در خدمت دیگران باشد و گاهی نمی تواند به وظیفه مادری یا همسری خود که یکی از اصلی ترین وظایف زنان است و جایگزین هم ندارد ، عمل کند. وظیفه ی محبت به همسر و فرزندان ، با آنان بودن ، گوش دادن به سخنان و درد دل های آنان را نمی توان به کسی سپرد و ضربه ایی که از کمبود محبت به فرزندان وارد می شود ، غیر قابل جبران است. پس باید ابتدا این فرهنگ را در فرزندان مان پدید آوریم ، آن هم به صورت عملی و با ارضای نیازهای روحی و عاطفی آن ها. مقام معظم رهبری در همین زمینه ی نقش زن مسلمان در مقابله با تهاجم فرهنگی می فرمایند : - زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم و در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند. - در میدان جهاد و مبارزه پیشقدم باشد. - نسبت به زخارف دنیا و تجملات ، بی اعتنا باشد. - عفت و عصمت و ظاهرش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه و بیگانه را به خودی خود قطع کند. - در محیط خانه ، دلارام شوهر و فرزندانش باشد. - مایه ی آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد. - در دامن پرمهر و عطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش ، فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند. - انسان های بی عقده ، خوش روحیه و سالم از لحاظ روحی و اعصاب در دامان او پرورش پیدا کنند. - مردان و زنان و شخصیت های جامعه را به وجود بیاورد. جمع بندی به عنوان جمع بندی بحث باید گفت که در حال حاضر ما ، در وضعیت تهاجم فرهنگی قرار داریم و باید هر کس مطابق وظیفه و توان خود ، در این میدان ، مبارزه تلاش و کوشش کند. سلاح این مبارزه از نوع نرم افزاری است یعنی فکر و اندیشه و قلم و بیان خوش و اخلاق نیکو و مانند آن. رزمندگان این جبهه هم انسان های مسئول و متعهد و دلسوز و فداکار اعم از زن و مرد هستند. در این مبارزه که هدف آن مقابله با تهاجم فرهنگی و فرهنگ سازی است ، وسیله و روش را باید از طرفی متناسب با وضعیت فیزیکی و جسمی و مادی و از طرف دیگر وضعیت فرهنگی ، ارزش ها و هنجارهای جامعه و شرایط عینی موجود انتخاب کرد ، تا بتوان به نتیجه رسید. زنان ایثارگر به عنوان پیروان حضرت زینب (س) که رسالت ابلاغ پیام شهدا را دارند ، باید در صحنه مثل همیشه پرچمدار و پیشتاز باشند و چنان که مقام معظم رهبری می فرمایند ؛ هم در منزل مایه ی آرامش و آسایش همسر و فرزندان باشند و شخصیت های سالم و شایسته یی تحویل جامعه دهند و هم در میدان های علم و دانش و مبارزه و جهاد ، پیشگام باشند. ان شاء الله. فهرست منابع : 1- قرآن کریم. 2- آیت الله خامنه یی ، سید علی (1375) :«تهاجم فرهنگی» نامه ی پژوهش ، سال اول ، شماره ی 3 و 2 ، تهران ، مرکز پژوهش های بنیادین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 3- پناهی ، محمد حسین (1375) :«نظام فرهنگی ، کارکردها و دگرگونی آن در ارتباط با بحث تهاجم فرهنگی»نامه ی پژوهش ، سال اول شماره 3 و 2 ، تهران ، مرکز پژوهش های بنیادین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 4- توسلی ، غلام حسین (1371) : نظریه ی جامعه شناسی ، چاپ سوم ، تهران ، زوار. 5- در جست و جوی راه از کلام امام ، دفتر سوم. 6- ریشه گی (1376) : جامعه شناسی تالکوت پارسونز ، ت : نیک گهر ، تهران ، تبیان. 7- روزنامه ی رسالت ، 13/3/69. 8- رهبر ، محمد تقی (1377) : پژوهشی در تبلیغات ، قم ، سازمان تبلیغات اسلامی. 9- ریترز ، جورج (1374) : نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر ، ت : ثلاثی ، تهران ، علمی. 10- صحیفه ی نور ،جلد 16. دکتر فریبا شایگان


(0) نظر
1389/6/14 22:44
X