دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

چکیده:
فصل مشترک همه اولیای الهی و خیرخواهان بشری حفظ کرامت و حرمت انسان هاست که عامل صلح و امنیت و سعادت همگانی است. این هنجارهای عمومی آنگاه که آماج حرمت شکنان قرار می گیرد، نیاز به پاسداری دارد.برای مقابله با متجاوزان در همه زمان ها افرادی ایفاگر وجود داشته است، که با گذشتن از خود پاسدار امنیت عموم جامعه بوده اند. چگونگی ظهور و تجلی اقدامات این افراد در قالب ایثار و شهادت در برهه های مختلف زمان و نقش زنان در این میان از جمله نکاتی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته می شود. مقدمه خلقت انسان به گونه ای است که هر فرد انسانی با تفاوت ها و تمایزاتی که دارد علاوه بر ظرفیت های جدیدی که در ارتباط با دیگر انسان ها برای زندگی اجتماعی فراهم می آورد، اختلافاتی در پیوند با دیگران آشکار می سازد که گاه به تعارض در زندگی جمعی با آنان ظاهر می سازد از سوی دیگر برخی مختصات نفسانی انسان ها آنگاه که بدون کنترل و هدایت عقل از مسیر فطرت خارج می شود در راستای اراده شیطانی مصیبت ها و ناملایمات گوناگونی را بر دیگر انسان ها تحمیل می کند. غریزه زیاده خواهی و انگیزه سلطه طلبی و روحیه برتری جویی گر چه، اگر در مسیر حکمت ایجاد آنها در وجود آدمی مورد بهره برداری قرار گیرند به رشد و کمال فرد و جامعه منجر می شوند و لکن رها از محدوده عقل سلیم و فطرت پاک انسانی که شرایع راستین در مکاتب الهی آنها را تأیید می کند، فجایع بی شماری را در هر زمان و مکانی بر جوامع انسانی تحمیل کرده و فرصت با هم زیستن و نعمت همبستگی همراه با آسایش امنیت جمعی را به جنگ و کشتار و غارت و چپاول و ناامنی تبدیل می کند، آن چنان که حرمت و کرامت انسان ها لگدمال شهوت پرستی، قدرت پرستی، ثروت اندوزی و سایر نمادهای نفسانیت شیطانی می گردد و آدمیان را در روزگاران قدیم و جدید و در سرزمین های مختلف اسیر وحشتناک ترین جنگ ها و ناامنی های پایان ناپذیر ساخته است. آنچه در این میان می تواند بستر ساز تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز و بلکه همبستگی و هم گرایی همه احاد جوامع انسانی بشود، مشترکاتی است که در خلقت آدمیان از قدیم و جدید و از هرجنسیت و ملیت و با هر عقیده و اندیشه و انگیزه ای ذاتاً وجود دارد. تمام پیامبران الهی و مصلحان بشری در همه زمان ها و فرهنگ ها تلاش کرده اند تا آدمیان روزگار خویش را به سوی همین مشترکات فطری که خداوند در خلقت آدمی به ودیعه گذاشته است، رهنمون سازند و بسیاری از این انسان های برجسته در مسیر حفظ این مشترکات قربانی شده و شهدای راه نجات بشریت گشته اند. بازگشت از جنگ به صلح، از استبداد و استکبار به عدالت، کینه به محبت، عداوت به دوستی، بدبینی به اعتماد، سلطه طلبی به انسان دوستی و تجاوز به حقوق دیگران به حفظ کرامت و حرمت انسان ها فصل مشترک همه اولیاء الهی و خیرخواهان بشری است. اما پاسداری از همین هنجار های عمومی که ریشه در خلقت و فطرت بشر دارد و عامل صلح و امنیت و سعادت همگانی است، آن گاه که آماج حرمت شکنان و متجاوزان قرار می گیرد، نیاز به پاسداری و مراقبت همگانی دارند، لکن به دلیل آنکه عموم آدمیان در زندگی خود بیش از آنکه دغدغه دار شرایط اجتماعی و تحولات بیرونی باشند، معمولا ًسرگرم زندگی خصوصی یا حداکثر محدوده کوچک روابط خانوادگی و گاه خویشاوندی و قبیله ای خویش هستند. سلطه طلبان در همیشه تاریخ از همین غفلت بهره گرفته و بر روابط عمومی و اجتماعی انسان ها تأثیر منفی گذاشته اند. اگر در قدیم الایام فریب و نیرنگ و تفرقه افکنی و جنگ روانی همراه با ایجاد سرگرمی از یک طرف و ایجاد رعب و وحشت همیشه ابزار سلطه طلبان بوده است امروز نیز همین شگردها به کمک علوم و فنون جدید راه کارهای اساسی آنان برای سلطه بر جهانیان است. برای مقابله با این وضعیت عمومی که در همه زمان ها و مکان ها کم و بیش با فراز و فرودهایی جاری و ساری بوده است اقدام عملی افرادی که از هوشمندی، خودآگاهی، ایمان و تقوای الهی، انسان دوستی، خیرخواهی و ایثار برای دیگران جلوه های آشکارتری داشته است به صورت یک الزام عقلی یا ضرورت دینی بروز و ظهور کرده است، شهادت تجلی مجموع این صفات و اقدام عملی است. مفهوم ایثار و شهادت: در فرهنگ عمید تعریف لغوی شهادت به دو مفهوم آمده است : 1- گواه داران یعنی به حقانیت چیزی گواهی دادن و استناد به هر آنچه برای تأیید آن نیاز است. از جمله اقسام شهادت به معنی گواه دادن که در قرآن آمده است به شرح ذیل می باشد: - شهادت خداوند: به رسول من و آنچه در کتب آسمانی قرآن فرستادم اقرار داشته و از پیمان من پیروی خواهید کرد، همـه گفتند اقرار داریم، خداوند فرمود: شما گواه باشید، من هم بر شما گواه خواهم بود . - شهادت انبیاء: و ای رسول ما بگو به خلق که هر عمل کنید، خدا آن عمل را به شما بنمایاند و هم رسول و مؤمنان برآن آگاه می شوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است باز خواهید گشت تا شما را به سزای نیک و بد اعمالتان برساند. - شهادت ملائکه: لیکن خدا به آنچه برای تو فرستاد گواهی می دهد که علم ازلی خود فرستاده و فرشتگان نیز گواهی می دهند. - شهادت پاکان: ما البته رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا ظفر و نصرت می دهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند. - شهادت مؤمنین ومسلمین: اگر به شما در جنگ احد آسیبی رسیده بر دشمنان شما نیز در جنگ بدر شکست و آسیب سخت رسید، چنان که آنها مقاومت کردند، شما نیز باید مقاومت کنید، این روزگار را به اختلاف میان خلایق بگردانیم که تمام اهل ایمان با امتحان معلوم شود تا از شما هرکه ثابت در دین است ، گواه دیگران کند و خداوند ستمگران را دوست ندارد . - شهادت جوارح: پس امروز بر دهان هایشان مهر زنیم و پاها و دست های ایشان سخن گویند و گواهی دهند . - شهادت در میان مردم: خدا به یکتائی خود گواهی می دهد که جز ذات اقدس او خدائی نیست و فرشتگان و دانشمندان به یکتائی او گواهی می دهند . - شهادت در معاملات: و هرگاه معامله کنید در آن گواه گیرید و نبایست به نویسنده و گواه ضرری رسد، اگر چنین کنید، نافرمانی کرده اید، از خدا بترسید، خداوند به شما تعلیم مصالح امور کند و خدا به همه چیز داناست در ادیان دیگر نیز این قسم شهادت به کرارات آمده است و در عهدین در باب های مختلف به آن اشاره شده است، از جمله شهادت خداوند در تورات و انجیل چنین می خوانیم: - خدا شاهد است. از شهادت انسان ها مهم تر شهادت خداوند است، که هیچ کس نمی تواند آن را نقض کند . - او ضامن عهد و پیمان میان آدمیان نیز هست به هنگام ادای سوگند می توان او را شاهد گرفت. - زندگی مسیحایی باعث نمی شود، افراد منزوی و منفرد باشند بلکه در انبوهی از شاهدان هستند که آنها را به ایمان تشویق می کند، خداوند خود ناظر بر شاهدان است. - در تورات نیز اگرچه مستندات، مبین این است که شهادت از تفکر یهود دور است اما رجوع به قرآن گرامی داشتن شهادت در نزد یهودیان را نشان می دهد. 2- کشته شدن در راه خداوند مفهوم دیگر شهادت مرگ در راه خداوند است که در اسلام کسانی که در راه ایمان به خداوند کشته می شوند، در بالاترین درجات قرار دارند و قرآن و ائمه معصومین از شهدا به عنوان گرامی ترین افراد یاد کرده اند. از دید جامعه شناسی نیز شهادت طلبی از جمله مفاهیمی است که در قیام علیه حاکمان زور، انقلاب ها و دفاع در برابر دشمن مطرح می شود و آن چنان گسترش می یابد که تبدیل به یک ارزش اجتماعی می شود. لذا شهادت با توجه به ارزش های حاصل در جامعه معنی دار است، از آنجا که اصولاً شهادت کشته شدن در راه ارزش های هر جامعه است، اگرچه معیارها و ملاک های آن با یکدیگر تفاوت دارد . کشته شدن گاه در راه عقیده و گاه در مسیر میهن دوستی است و در پاره ای از موارد نیز هر دو جنبه را دربردارد. اگرچه در اعتقادات اسلامی شهید به کسی اتلاق می شود که آگاهانه در مسیر خداوند جان خود را تسلیم کند اما تأکید بر آزادگی در دنیا در آموزش های قرآنی و روایاتی که از ائمه معصومین به ویژه امام حسین(ع) وجود دارد، حقانیت و احترام به مرگ آزادمردان و زنانی که در راه مبارزه با ظلم ندای آزادگی را شنیده و جان خود را فدا می کنند، را به تصویر می کشد. بشارت ده، آن بندگانی را که چون سخنان را بشنوند، از نیکوترین آن پیروی کنند، خدا آنها را به لطف خاص خود هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندانند. (آیات 17-18) کشته شدن برای باورها و ارزش ها در همه عصرها و از نظر همه پیروان آئین های مختلف شهادت محسوب می شود، اگرچه هر آئینی بنا به باور و اعتقاد خود تعریف خاصی از شهادت را قبول دارد. در دیگر ادیـان ابراهیمی نیز همان گونه که از شهیدان به عنوان گواهان زنده در قرآن یـاد شده، نام برده شده است به طور مثال در انجیل آمده است: - کسی که بخواهد زندگی خود را حفظ کند آن را از دست می دهد ، کسی که در راه من جان خود را از دست دهد آن را می یابد . - در عهد جدیـد از کسانی که در راه عقیده متحمل درد و رنج می شوند و ترک لذایـذ می کنند نیز به عنوان شهید یاد شده است. در آیین زرتشت و مانی که در قانون اساسی ایران نیز به رسمیت شناخته شده اند، شهـدا جایگاه خاصـی را دارند و طبق مدارک موجـود زرتشت و مانـی رهبران این آئین به شهـادت رسیده اند. از همین رو در میان زرتشتیان برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان مراسم متعددی وجود دارد. اسـلام نیز چنان که گفته شد درجات والایی برای شهـادت و شهیدان قائل است و از شهیـدان در کنار پیامبران و صدیقان یاد می کند: "آنانکه خدا و رسول را اطاعت کنند، البتـه با کسانی که خـدا به آنها لطف و عنایت کامل فرموده یعنـی با پیغمبـران و صدیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد اینان چه نیکو رفیقانی هستند". در روایاتی از رسول خدا (ص) آمده است: بالای هر نیکی کننده ای نیکی است تا اینکه در راه خدا کشته شود، پس زمانی که در راه خداکشته شد دیگر بالای آن نیکی نیست. به طور کلی می توان گفت مفهوم ایثار و شهادت در میان تمام فرهنگ های بشری یک مفهوم کاملاً پذیرفته شده در ساحت عقلانیت و حکمت بشری و شریعت الهی بوده است که از مختصات کاملا مشابهی برخوردار است: اولاً: این ضرورت در راستای حفظ همان مشترکات فطری و الهی انسانها توصیف و ادراک می شود. ثانیاً: این ضرورت هنگامی که عموم جامعه اسیر رعب و وحشت از سلطه سلطه گران یا غفلت و ناخودآگاهی در برابر توطئه های مستبدان و مستکبران واقع می شوند، قابل توجیه است . ثالثاً: این مفهوم تنها راه باقیمانده برای شکستن سکوت همگانی و اصلاح شرایط ناگوار زمانه است. رابعاً: اهمیت این آرمانها و ارزش ها و هنجارهای مشترک آنقدر والاست که بالاترین قربانی ها برای حفظ آنها برای همه عقلا و در همه مکاتب الهی پذیرفته شده یا حداقل قابل حرمت است که بسیاری ازآنها در جایگاه قدسین جوامع از سوی آیندگان و وارثان ارزش های مشترک آن جوامع قرار گرفته اند. دلیل حرمتی که این ایثارگران در همیشه تاریخ بشر برای جوامع پایدار داشته اند، فهم عمیق آن جوامع در تأثیر این ایثارگران برای ماندگاری فرهنگ، تمدن، صلح و امنیت آن جوامع بوده است ایثار و شهادت و ارتباط آن با زمان و مکان، مذهب و فرهنگ صفات انسانی و مفهوم ارزش های اخلاقی همچون ایثار در عصر حاضر نیاز به یک بررسی کلی دارد که بی تأثیر از شرایط عمومی بشریت نمی باشد. شرایطی که با انحصار مفاهیم در دست عده ای و برگردان باطل ها در جای ارزش ها، وضعیتی نابسامان را به وجود آورده است، که نیاز به یک اصلاح همه جانبه و تحولی گسترده در میان همه جوامع دارد. از این منظر ما می توانیم جامعه جهانی دارد. ما می توانیم جامعه جهانی را به سه گروه تقسیم کنیم: 1- گروه اندکی که با انگیزه های شیطانی علیه بشریت قیام کرده و به منظور سلطه بر ملت ها و غارت اموال و ثروت های آنان به نابودی ارزش های انسانی و فرهنگ های بشری به طور گسترده اقدام می کنند و سرنوشت بسیاری از ملت ها را نیز ظالمانه در اختیار می گیرند.این گروه اندک با به کارگیری ابزارهای مختلف از جمله تهاجم تبلیغاتی از طریق رسانه های تصویری و مکتوب و با راه اندازی جنگ روانی تلاش می کنند تا ارزش های خود را جایگزین ارزش های ملت های مورد هدف قرار دهند و با اثر گذاری و نفوذ در عقاید و رفتار آنان ، زایل کردن شخصیت انسانی، مغشوش کردن هوش انسانی و مضمحل کردن حیات معنوی و اخلاقی ملت ها ، آنان را تحت اختیار خود قرار گیرند و تحت لوای جهانی سازی و جایگزینی ارزش های خود و ترویج و انتشار سلطه تفکر و عقایدشان، با اختیار گرفتن کنترل لغات، مفاهیم و معانی مسائلی را خلق کنند و همگان را وادارند تا به این مسائل فکر کنند و از این طریق پیروزی خود بر ملل دیگر را تثبیت کنند . 2- گروه دوم اکثریتی بزرگ در جامعه جهانی که در برابر این ظلم و ستم ها و استبداد و استکبار برخی به علت سرگرم بودن به روزمرگی و غفلت و برخی دیگر علی رغم آگاهی و علم به فلسفه حق و باطل به دلیل بی همتی و عده ای نیز به دلیل ترس و وحشت تمکین می کنند. 3- گروه سوم اقلیتی اندک هستند که برای بیداری و نجات این اکثریت بزرگ جامعه بشری و مقابله با سلطه طلبان جهانی و مستبدین وابسته به آنها به ایثارگری فردی و یا گروهی روی می آوردند. اگر گروه سوم مبنای ایثارگری خویش را براساس کینه و عداوت و انتقام و یا انگیزه های سوءاستفاده از فضیلت ایثار گری دیگران اما با هدف سلطه گری خویش قرار داده باشند، طبیعتاً باز هم همین گروه اخیر جلوه ای از گروه سلطه طلب اول را به نمایش می گذارند و خود دیر یا زود به هم پیمانان همان سلطه طلبان به منظور شراکت در ظلم و جنگ و غارت و تجاوز و ناامنی علیه بشریت درمی آیند.در روزگار ما نمونه های آشکاری از همکاری میان سلطه طلبان جهانی و گروه های تروریست که از روحیه ایثارگری افراد ساده لوح و فریب خورده سوءاستفاده می کنند وجود دارد که پرداختن به آنان در این مقاله نمی گنجد. و اما گروه دوم از اقلیت اخیر کسانی هستند که اندیشه و انگیزه آنان الهی و انسانی است که یا از سرچشمه وحی و یا از عقلانیت و حکمت بشری تغذیه می کنند و خیرخواهی و انسان دوستی از مختصات آشکار آنان است. انسان هایی با این مختصات موجوداتی خودرو و بدون پیش زمینه پرورش نیستند. این افراد باید از ابتدای خلقت خویش با مبانی اصیل رشد کرده و ارزش ها و باورهای صحیح در وجود آنان بارور شده و آرمان های متعالی و الهی و اهداف والای انسانی به ایمان قلبی تبدیل شده و در وجود آنان نهادینه شده باشد. انسان موجودی است که در مراحل مختلف زندگی خود با تأثیرپذیری از مشاهدات و محسوسات خویش به سیر تکاملی خویش می پردازد و با الگوگیری از انسان های پیرامون خود این فرآیند تکاملی را تسهیل می کند، بنابراین محیط پرورشی و اجتماعی خاصی که این گونه انسان ها در آن رشد یابند یکی از ضروریات همیشگی بشریت به خصوص امروز و آینده است. در روزگار کنونی چهار قطب تعیین کننده انسان معاصر را در اختیار خویش می گیرد: خانه، مدرسه، معابد و مساجد، رسانه هرکدام از این قطب ها معانی و تأثیرات خود را دارند. خانه و خانواده قدیمی ترین نهاد اجتماعی است که همواره در ارتباط با معبد و کلیسا و مسجد در سعادت و امنیت بشر در ایجاد عدالت اجتماعی و معنویت طلبی او نقش تعیین کننده داشته است. از زمانی که سیستم عمومی آموزش به صورت امروزین آن در جوامع شکل گرفت، نهاد آموزشی در تعیین سرنوشت انسان در بسیاری از جوامع به تضعیف معابد و خانواده پرداخت. در روزگار مدرن رسانه ها به عنوان قطب چهارم وارد روابط اجتماعی بشر شده اند و تأثیر اجتناب ناپذیر خود را برتعیین سرنوشت انسان ها و جوامع از خود برجای گذاشته اند و به تضعیف باقیمانده جایگاه خانه و معبد یا مسجد و کلیسا و انحراف در مسیر نهادهای آموزشی پرداخته اند. در هر جامعه ای که مهار گسیختگی آشکارتر است، تزلزل خانواده و انزوای معابد و انحراف علوم و فنون از اهداف اولیه بروز و ظهور بیشتری داشته و این جوامع با سهولت بیشتری به سلطه طلبان تعظیم کرده و به توسعه سلطه گری آنان یاری می رساند. در چنین جوامعی معمولاً افراد یثارگر در قالب آشوب طلبان و عصیان گران خود را نشان می دهند، که به دلیل عدم اندیشه های صحیح و انگیزه های اصیل توانایی الگودهی به جوامع خود را نداشته و به ندرت به صورت قدیسین روزگار ما جلوه می کنند. امروز سلطه فراگیر رسانه هایmonopol همه مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردیده اند و همه جوامع را کم و بیش در سیطره خود گرفته اند. "کارتل های خبری، به همراه دیسنی لندها بنیانگذاران اصلی فساد و نابود کنندگان فرهنگ و فولکلورها هستند و قصد دارند ارزش های خود را جایگزین سنت ها و ارزش های بومی کنند." در دوران حاضر از جمله شگردهای انحصار قدرت جهانی تنوع حوزه های ورود در عرصه رسانه است که هر موضوعی در قالب خبر، گزارش، تحلیل، رمان، سریال و فیلم سینمایی به جامعه جهانی القا می شود. لذا در روزگار جدید نقش بی بدل خانواده و تقویت معابد و بازتعریف رسالت آنها و همچنین ارتباط این دو نهاد با یکدیگر در اصلاح امور جامعه جهانی غیرقابل انکار می باشد. در این میان نقش آفرینی مساجد و معابد و کلیساها در احیای جایگاه دین و ارزش هایی همچون ایثار در تأمین سعادت و امنیت و عدالت برای بشریت یکی از ضرورت های قطعی عصر ماست. نقش زنان در عصر حاضر عنصر قطعی و یقینی که در فرآیند هرحرکت اصلاحی و معطوف به هرکدام از نهادهای اجتماعی بالاترین نقش آفرینی را برعهده دارد، عنصر زن است، که گاهی در هنگامه غفلت و ناخودآگاهی مردان جامعه خود می تواند با روحیه ایثارگری و قربانی ساختن خود مفهوم شهادت و تأثیر بنیادین آن را به نمایش بگذارد، حرکت های استشهادی زنان فلسطینی از نوع این ایثارگری است، از سوی دیگر اهمیت نقش توانمندی زنان در تربیت انسان های آرمان خواه، هدفمند، ارزش مدار که احیاگر مفاهیم مشترک بشریت باشند و در هنگام ضرورت آماده پذیرش ایثار و شهادت در این مسیر باشند، قابل تأمل است. مهم ترین عاملی که بین اعضای یک خانواده محبت، دوستی، گذشت و ایثار را زنده می کند، تجلی روح مادر است. افرادی که در خانواده هایی رشد کرده اند که روح مهر و عطوفت مادر در آن متجلی بوده است، وقتی نیز وارد اجتماع می شوند از آنجایی که محبت و پیوند بین افراد را در یک جامعه کوچک تر درک کرده اند، دست به خلاف و فساد نمی زنند و با روح محبت و ایثار به جامعه گام می نهد. عاطفه زن به عنوان یک محور تربیتی از جمله عواملی است که صفات را در افراد پرورش می دهد. ارزش های والای انسانی همانند محبت، گذشت، ایثار و ازخودگذشتگی ارزش هایی هستند که تنها در سایه قوانین اجتماعی در انسان ها رشد یابند و انسان اگر از بدو تولد در فضایی رشد یابد که از فضای محبت و گذشت پر است، می تواند در ورود به جامعه بزرگتر این صفات را از خود نشان دهد. فیلسوف بزرگ قرن حاضر آیت ا... جوادی آملی در رابطه با اهمیت نقش زنان در انتقال ارزش ها به اعضای خانواده این چنین می گوید: "نقش زن در ایجاد ارتباط بین مرد به عنوان پدر و افرادی که بعداً متولد می شوند و دمیدن رأفت و عطوفت و ایثار در آنان، نشان می دهد که اصالت خانواده به عهده زن است." اگرچه به نظر می رسد که توان و استعداد بی نظیر زن در تربیت و انتقال ارزش ها، که از مختصات وجود زن است، امروز با شیوه ها و سرگرمی های گوناگون از او سلب شده است و با شعارهای مختلف زنان را از بهره مندی از جایگاه مادری محروم می سازند. رافاماریا مجری یکی از شبکه های آلمان در کتابی تحت عنوان "بینش های افا" این شیوه و سرگرمی ها را چنین بیان می کند: "ما زنان دنیا را تسخیر کردیم، و هرچه خواستیم انجام دادیم، هر روز در فضای مردانه کاری، یک تنه با خود در جنگ هستیم و برای به دست آوردن جاه و مقام خود را از مقام مادری و داشتن فرزند محروم می کنیم و وقتی نیز بچه ای به دنیا آوریم، به سرعت ممکن او را به دست بیگانگان می سپاریم، در لحظات خلوت خود بپرسیم: که آیا این همه، ارزشش را داشت که لذت مادری را از دست دهیم؟" توانمند سازی مجدد زنان توسط متولیان دین و دانش در فهم و پذیرش جایگاه مادری، گامی در بازگشت جامعه جهانی به بازخوانی مفاهیم مشترک و در مسیر صلح و امنیت است. در مسئله جهاد و دفاع و شهادت نیز زنان سهم مؤثری را می توانند ایفا کنند، از آنجا که حضور زن در صحنه هر روز و همیشگی است. زنان علاوه بر تربیت فرزندان شهادت طلب، تقویت روحیه ایثارگری و شهادت طلبی در عموم جامعه از طریق تأثیرگذاری مستقیم بر همسران، پدران و برادران را نیز برعهده دارند. تأثیرگذاری روحیه عاطفه، مهر و محبت مادری در جنگ نیز نمود پیدا می کند. دفاع مقدس نمونه بارزی از این تأثیر گذاری است، سربازان ایرانی با تصویر روحیه جوانمردی در برخورد با دشمن در جنگ، صحنه هایی از انسانیت و منش مردانگی با اسرا و زنان و کودکان را به جهان نشان دادند که در تاریخ جنگ های دنیا بی سابقه بوده است. جلوه های انسانی حتی در صحنه های جنگ و از سوی سپاهیان اسلام مدیون تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم زنان در پشت صحنه دفاع مقدس هشت ساله ایرانیان بوده است، گرچه این موضوع هنوز مورد بررسی های روان شناختی و جامعه شناختی جنگ قرار نگرفته است، اما در یک نگاه اجمالی تفاوت های آشکاری در مقایسه با سایر جنگ های تاریخ معاصر بشر با این دفاع مسلحانه ملت ایران وجود دارد. بازخوانی نقش زنان مسلمان در تأمین نیروی جهادی در ایران و لبنان و فلسطین نیازمند همتی بلند از سوی محققان، جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی است. در این صحنه ها به خوبی می توان مشاهده کرد که حتی در لحظات اوج جنگ مسلحانه روحیه عاطفی و انسانی به دست آمده از مربیان زن، مردان جنگجو را به تعادل روحی و برخورد انسانی با دشمن می کشاند. در حالی که در جوامعی که نقش زن به عنوان مربی خانواده در جایگاه همسر و مادر از بین رفته، لحظات صلح اجتماعی آنان را نیز لبریز از خشونت، خباثت و ناامنی کرده است. هر جامعه ای به تناسب آزادگی خویش، روحیه استقلال طلبی، ظلم ستیزی را بر اثر آگاهی نسبت به ارزش ها و هنجارهای مشترک بشری در خود حفظ کرده باشد، اولاً: بیش از دیگر جوامع مورد کینه و تهاجم سلطه طلبان جهانی قرار می گیرد و ثانیاً : مسئولیت و رسالت بالاتری برای حرکت در جهت نجات بشریت از سلطه مستکبران و مستبدان جهانی برعهده دارد. براین اساس زنان این جوامع یک نقش جهان شمول را که کاملاً بی بدل و اجتناب ناپذیر است را برعهده دارند که خودآگاهی و اعتماد به نفسو همت آنان در انجام این رسالت، سعادت و امنیت و عدالت و معنویت جامعه بشری را تأمین خواهدکرد. منابع: 1)حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، ص 640، انتشارات امیرکبیر 1357 2)قرآن، آل عمران آیه 81 3)3 . بقره آیه 143 4)نساء آیه 166 5)فاخر آیه 51 6)آل عمران آیه 140 7)یس آیه 65 8)آل عمران آیه 180 9)بقره آیه 282 10)تورات، مدا 14:2 11)همان منبع 1-5:12 ،12:20 12)انجیل، صبر 22:13 13)مبانی نظری شهادت در قرآن و کتاب مقدس، مرضیه نصرتی، معاونت پژوهشی بنیاد شهید1380 14)حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، ص، انتشارات امیرکبیر 1357 15)محمـد حسیـن شاعـری، بررسـی وصیت نامـه های شهـدای آمـوزش و پـرورش استـان گلستـان /معاونت پژوهشی بنیـاد شهید انقلاب اسلامی تیر 1385. 16)انجیل ، متی 24:86 17)شاهدان باید در برابر محاکمه کنندگان خود به مقام پیامبری عیسی شهادت دهند که با تحمل درد و رنج همراه است به خاطر شهادت برای عیسی مسیح/ همان منبع 18:10 18)کتب مقدس شرق ،جلد 5 ص 45 19)سوره نساء آیه 69 20)هنر جنگ و اصول آن ، عباس آرین ص 2 21)J.Fuller.tanks in the greal war./1914-1918/ London/ Murray/ 1985 22)از فتح سرزمین ها تا کنترل مغزها/ نشریه مانیردوزوار sep.okl 2000 23)-Conflict with u.s.a / why? 1994 translated by: jarfer jarehe Garaud by Roger 24)آیت ا... جوادی آملی- زن در آیینه جلال و جمال/ نشر فرهنگی رجاء/ 1374 25)افاماریا، بینش های افا برای زنانگی جدید، نشر pendo ، مونیخ * دکتر سوسن صفاوردی


(0) نظر
1389/6/14 23:1
X