دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
کتاب "ناجی کردستان" دومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است. "محمد علی صمدی" در این کتاب به روایتگری شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه پاسداران در غرب کشور از جمله استان های همدان ، کرمانشاه، کردستان و ایلام پرداخته است. شهید محمد بروجردی را به خاطر ایفای نقش موثر در غائله کردستان و غرب کشور به حق مسیح کردستان نامیده اند. نگارنده با اذعان به این مطلب که در مورد شهید بروجردی سخن ها به میان آمده عنوان می کند که در این مجموعه قصد دارد نکات تازه و مستندی را از این شهید بزرگوار بیان کند. در این اثر به اختصار زندگی شهید بروجردی بررسی شده است. محمد بروجردی متولد فروردین 1333 در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. بروجردی پیش از انقلاب در صف مبارزان مسلح علیه رژیم ستمشاهی بود و در جریان مبارزاتش سابقه دستگیری و شکنجه ساواک را داشت و چهار سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تعقیب بود. در این کتاب چندین خاطره از نحوه مبارزه علی رغم محدودیت ها و فقرخانواده او نقل شده است که همگی حکایت از شجاعت و ایمان او دارد. اما آنچه باعث شد تا نام او در تاریخ جمهوری اسلامی جاودانه شود، مسئله ای بود به نام "کردستان" که به خاطر نقش تعیین کننده اش در این منطقه مسیح کردستان لقب گرفت. در بخش هایی از کتاب نگارنده شهید بروجردی را از منظر همرزمانش به تماشا می نشیند و از آن جمله گفته های مقام معظم رهبری و شهید همت و حاج احمد متوسلیان نمونه های بارزی از بیان نقش او در جریان مبارزات و جلوه های شخصیتی او به شمار می رود. در قسمت های انتهایی کتاب نیز با اشاره به تشییع با شکوه مسیح کردستان دو وصیتنامه موجود از او درج شده است. برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می کردند یک نفر که با او موافقند او را تقویت کنند و یکی را که با او مخالفند، با او مخالفت کنند و با کارهایش برخورد کنند. به هیچ وجه در مورد شهید بروجردی این طور چیزی نبود. شهید بروجردی هیچ گونه حرکتی که آدم احساس کند که در آن کارشکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی داد و این علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد. من تصور می کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان، گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض های کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود. قسمتی از فرمایشات مقام معظم رهبری به نقل از کتاب ناجی کردستان
(0) نظر
1389/6/20 13:41
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
از سری کتب مردستان است که به همت محمد علی صمدی به نگارش در آمده و در پاییز 1384 توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است. این کتاب از دو قسمت تشکیل شده است. در بخش اول با عنوان احمد پسر حاج غلامحسین به روایتگری حاج احمد متوسلیان پرداخته شده و در بخش دوم با عنوان سردار خندان با گذری بر زندگی شهید غلامرضا قربانی مطلق به خصوصیات و رفتار او پرداخته شده است. بخش اول با بیان واقعه اعزام نیرو از سوی جمهوری اسلامی به لبنان آغاز می گردد. رژیم اشغالگر قدس در کشور لبنان دست به اشغالگری و تجاوز زده است و همزمان در جبهه های کشورمان عملیات آزادسازی خرمشهر طرح ریزی و به اجرا در می آید این عملیات با نام الی بیت المقدس با پیروزی های شگفت آوری همراه می شود و این موضوع تاثیر بسزایی در سیر جنگ و سطح بین الملل دارد. در مقابل این پیروزی، اسرائیل دست به حمله وسیعی در خاک لبنان می زند و در این موقعیت است که 500 نفر از رزمندگان تیپ محمد رسول الله تحت فرماندهی حاج احمد به لبنان اعزام می شوند. در جریان این سفر حاج حمد متوسلیان به همراه سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان، کاظم اخوان عکاس و خبرنگار و پاسدار تقی رستگار به عنوان راننده درایست و بازرسی نیروهای حزب کتائب (متحد رژیم اشغالگر قدس) به اسارت در می آیند. در ادامه کتاب به نقل آخرین اخبار و پیگیری های صورت گرفته برای آزادسازی چهار دیپلمات، به طور کامل، اختصاص می یابد و سپس جریان کتاب به شرح زندگی حاج احمد پیش می رود. در این بخش به گوشه ای از دوران کودکی و خانواده او اختصاص می یابد. در این میان به مبارزات او علیه رژیم پهلوی پرداخته می شود و متن کامل دفاعیه او در دادگاه، در پی آن می آید. پس ازآن، نگارنده به نقد شیوه های های رفتاری و ویژگی های او می پردازد چنانکه خود در انتهای بخش می نویسد: " آنچه خواندید پاره پاره هایی از شناخت شخصی من نسبت به حاج احمد بود. سرداری که حقیقتا نظیری در میان خیل عظیم شهدای انقلاب ندارد هم به دلیل خصوصیات منحصر به فردش هم به لحاظ شهادت اختصاصی اش." بخش دوم کتاب اختصاص به غلامرضا قربانی مطلق دارد کسی که محبوب حاج احمد متوسلیان است و روحیه ملایم و شوخ طبعی دارد. او بارها و بارها با روحیه شادابش حاج احمد را در سخت ترین شرایط و لحظات به خنده وادار می کند. وی در فروردین 1358 به سپاه منطقه 6 واقع در خیابان خردمند اعزام می شود و در همان جا است که با دو همرزم جداناشدنی خود آشنا می شود احمد متوسلیان و محمد توسلی. در پی آزادسازی شهرستان پاوه، حاج احمد سرپرست فاتحان شهر، او را به عنوان فرمانده سپاه شهر معرفی می کند و خود فرماندهی عملیات سپاه پاوه را عهده دار می شود و این موضوع نشان دهنده اطمینان و اعتماد حاج احمد نسبت به اوست. در میان سطور این بخش، قسمت هایی از سخنرانی های او دیده می شود. حاج احمد هرجا که لازم به مذاکره و سخنرانی و بحث است او را می فرستد. قربانی مطلق اولین شهید گروه است و حاج احمد در پی شهادت او همه شب را تا به صبح در کنار پیکر او می ماند و می گرید. متوسلیان فقط در شهادت غلامرضا قربانی و توسلی این گونه مشاهده شد.
(0) نظر
1389/6/20 13:19
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
از سری کتب مردستان "علمدار آسمان" نام دارد که بخش اول آن به روایت شهید عباس بابایی اختصاص یافته و بخش دوم به روایتگری شهید سید مهدی هاشمی پرداخته است. در ابتدای بخش نخست کتاب، فرمایشات مقام معظم رهبری در رثای شهید بابایی آمده است و در ادامه هفتاد روایت از زندگی او درج شده است. روایت ها با سیر مشخصی از کودکی تا زمان شهادت مرتب شده اند. آن چه که در میان خاطرات بسیار جلوه نمایی می کند روحیه خدمت و کمک رسانی او به مردم است. او از کودکی خود با وجود تمکن مالی همچون دانش آموزان بی بضاعت در مدرسه حاضر می شود تا خود با آنان همدردی کند. در میان خاطرات نمونه های فراوانی از کمک های او به اطرافیان و دوستان به چشم می خورد از کمک او به مستخدم مدرسه برای نظافت مدرسه، کمک به لوله کش خیابان که پیر و فرسوده شده است و مواردی از این قبیل. او پس از اخذ دیپلم به دانشکده خلبانی رفته و در آنجا آموزش های خلبانی را فرا می گیرد. شهید بابایی پیش از هنرنمایی در جهاد اصغر از فاتحان جهاد اکبر است. او در جو ناسالم ارتش رژیم طاغوت راه تقوای الهی را پیش می گیرد و در این مسیر سختی های زیادی را متحمل می شود. برای یک دوره آموزش خلبانی به آمریکا اعزام می شود و اعمال عبادی و تقوای او موجب حیرت سایرین و بروز مشکلاتی برای اخذ مدرک پایان دوره او می شود. پاره ای از خاطرات کتاب به فرماندهی او در پایگاه هشتم هوایی اختصاص می یابد و دست گیری و ملاطفت او با زیردستان و هم چنین التزام شدید او به رعایت بیت المال و عدم استفاده شخصی از آنها از نکات بارز این خاطرات به حساب می آید. شهید بابایی تلاش های فروانی برای حرکت در راستای اهداف نظام انجام می دهد و با وجود فرماندهی اش با روحیه ی مردمداری و خدمت هیچ گاه از حال محرومین غافل نمی شود. در پایان این بخش از کتاب سخنرانی شهید بابایی در سال 1360 و هم چنین متن وصیت نامه او درج شده است. بخش دوم کتاب با عنوان "از خیابان شاهپر تا کوی ذوالفقار" به زندگی شهید سید مهدی هاشمی اختصاص می یابد. او از اولین کسانی است که در جریان حمله ارتش عراق در خرمشهر و آبادان حضور پیدا کرده و به صورت مردمی همراه نیروهای داوطلب به مقاومت می پردازد و علی رغم کارشکنی ها و عدم امکانات نا امید نشده تا زمان شکست حصر آبادان بدون وقفه در جبهه های نبرد به مقاومت می پردازد. او با سازماندهی نیروهای داوطلب و در آن بحبوحه ابتدای جنگ با عنوان فداییان اسلام به طرح عملیات های ایذایی پرداخته و دشمن را به عقب می راند. ابتدای این بخش از کتاب متن نامه هایی است از یک نیروی داوطلب در آبادان که حضور خود را در میان نیروهای فداییان اسلام توصیف می کند و چگونگی سازماندهی نیروها و روحیات و رفتار شهید مهدی هاشمی را در آن شرح می دهد. او که به عنوان السابقون السابقون در عرصه جنگ و دفاع به شمار می آید سرانجام به وسیله منافقین کوردل در ماه رمضان با زبان روضه به فیض شهادت نائل می شود. در انتهای این بخش نیز یادداشتی از شهید هاشمی به همراه وصیت نامه کوتاه او درج شده است.

 
(0) نظر
1389/6/20 13:16
نویسنده : مسعود دهنمکی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
فیلم نگار اسارت سومین کتاب از مجموعه فرهنگ نامه اسارت می باشد که در پاییز 1384 توسط موسسه شهید آوینی به چاپ رسیده است. مسعود ده نمکی در این کتاب به عرصه فیلم و سینما به عنوان مرجعی تاثیرگدار و فراگیر پرداخته است و به تعدادی از فیلم هایی که مستقیم و یا غیر مستقیم در مقوله اسارت ساخته شده است، توجه دارد. ده نمکی در مقدمه ای تامل برانگیز با موضوع فیلمسازی و سینما به ذکر نکاتی در خصوص مشخصات کتاب می پردازد. کتاب حاضر شامل دو فصل می باشد. در فصل اول به 40 فیلم ایرانی که به گونه ای به اسارت مرتبط است اشاره شده است. در ابتدای فصل، فیلم های ایرانی در این عرصه، در یک دید کلی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و اسامی و مشخصات فیلم ها در ادامه آن می آید. در مورد هر فیلم تصویری از آن به همراه مشخصاتی از قبیل نام کارگردان، نویسنده، تهیه کننده و پاره ای از مشخصات فنی و در ادامه آن خلاصه ای از داستان فیلم و سپس نقد کوتاهی از اهداف و حواشی فیلم موضوعاتی هستند که در این فصل برای هر فیلم ذکر شده است. فصل دوم به فیلم های خارجی اختصاص یافته است. در ابتدای این فصل نیز تصویری از کلیت این فیلم ها ارائه گردیده است و در آن به مقاصد سینمای هالیوود از ساخت اکثریت این فیلم ها با هدف مظلوم نمایی جامعه یهود و اثبات بی کفایتی نیروهای متحدین (به ویژه آلمان) پرداخته شده است. این فصل شامل 100 فیلم گردآوری شده از سینمای کشورها بدون ارایه هر گونه تجزیه و تحلیل نقدگونه بر آن ها صورت گرفته است و در مجموع سعی گردیده است که در این بخش از کتاب صرفا به ارایه ی اطلاعات مورد نیاز مراجعه کنندگان اکتفا شود. در ضمن به منظور شناساندن شرایط ساخته شدن این دسته فیلم و نکات پیرامونی آنها مطالبی با عنوان "اشارات" در هر فیلم گنجانده شده است. این قبیل اشارات در فصل دوم کتاب با عناوین و سرفصل های مجزایی چون «اشاره اول» و «اشاره دوم» مطرح گردیده اند که در شکل کلی خود دربرگیرنده مسایلی همچون سابقه نمایش آنها در ایران، موفقیت های جشنواره ای و بعضاً تغییر اسامی اصلی فیلم ها به هنگام اکران عمومی در ایران می باشد. در این فصل نیز همانند فصل قبل برای هر فیلم خلاصه داستان و اطلاعات بنیادی مربوط به دست اندرکاران تولید فیلم ها و ویژگی های تکنیکال سینمایی از قبیل مواد خام، سیستم های فیلمبرداری و قالب های فنی و نمایشی آورده شده است. لازم به ذکر است در هر فصل از کتاب عکس هایی از فیلم های مورد بررسی در حاشیه صفحه قرار گرفته اند.
(0) نظر
1389/6/20 13:12
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
کتاب "آن مرد" سومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است. "محمد علی صمدی" نگارنده این کتاب در بخش اول با عنوان "آن مرد" و در بخش دوم با عنوان "گمنام تر از گمنامی" به روایتگری شهید کاظم نجفی رستگار و شهید محمود ستوده پرداخته است. نگارنده در ابتدای بخش اول کتاب روز تشییع و خاکسپاری پیکر شهید نجفی رستگار را به تصویر می کشد. او با حاج کاظم به صحبت نشسته است. از دستنوشته های حاج کاظم برای خودش می خواند و بسیاری از نقل هایی که تا به حال شنیده است و برایش مجهول بوده از او سوال می کند و بدین ترتیب با شهید کاظم نجفی رستگار در روز تشییع مصاحبه کاملی انجام می دهد! حاج کاظم خودش را معرفی می کند و در پاسخ به سوال ها، شرح عضویتش در سپاه و خوابش را در جریان عضویتش بازگو می کند. در ادامه از کردستان و آزادسازی پاوه و مریوان و .. می گوید و بعد از آن مسئولیت هایش در سپاه. از شرکتش در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس نام می برد و در ادامه اشاره ای به سفرش با همراهی حاج احمد متوسلیان به لبنان می کند. او بزرگ ترین و تلخ ترین خاطره زندگیش را اسارت حاج احمد می داند و در مورد او و زنده بودنش جوابی نمی دهد و در اینجا خاطره آزاد سازی سه اسیر سپاه در زحله را شرح می دهد. حاج کاظم در حال رفتن به قطعه 24 شهدا است و تا رسیدن به آنجا جوابگوی سوال هاست و با رسیدن به آن قطعه حاج کاظم جدا شده و صمدی هم به جمعیت برای تشییع شهید کاظم نجفی رستگار ملحق می شود! نگارنده در ادامه کتاب خاطرات آن شهید را در آخرین مصاحبه اش در طول جنگ می گنجاند که در آن موارد بسیار زیبایی از امدادهای غیبی در عملیات ها اشاره شده است و در آخر این بخش وصیتنامه زیبای شهید رستگار قرار گرفته است. در بخش دوم کتاب خاطرات کوتاهی از شهید محمود ستوده آمده است که به صورت خیلی مختصر اشاره به سیر زندگی آن شهید بزرگوار دارد. از دینداری و در عین حال فقر خانواده تا درس خواندن و مبارزاتش علیه طاغوت و عضویتش در سپاه پاسداران اشاره می شود و در ادامه این بخش دستنوشته هایی هرچند اندک از شهید ستوده آورده شده است و در پایان نیز وصیت نامه آن شهید گنجانده شده است. وقتی دشمن به فاصله به 300 متری رسید و تا دقایقی دیگر به طور حتم خاکریز سقوط می کرد و هیچ مانعی در جلوی دشمن نبود رزمندگان اسلام خود به خود دست به تاکتیکی زدند که در هیچ جای دنیا و در هیچ مقطعی از زمان و حتی شاید در صدر اسلام همچین روشی به کار برده نشده بود و آن تاکتیک چنین بود وقتی بچه ها مطمئن شدند که دیگر نیروی کمکی نمی رسد و مهماتشان نیز رو به پایان است و دشمن بدون هیچ تردید لحظه هایی دیگر همه آنها را قتل عام نموده و حاصل آن همه ایثار و گذشت به دست دشمن خواهد افتاد همگی سلاح خود را زمین گذاشتند، هر کدام یک قرآن کوچک از جیبشان در آوردند و آرام و مطمئن شروع به خواندن آیات خدا کردند... شاید یبشتر از 3 دقیقه طول نکشید یکباره نیروهای عراقی شروع به عقب نشینی کردند بچه ها که هر لحظه در انتظار امدادهای غیبی بودند با دیدن این عمل غیر منتظره روحیه ی جدیدی گرفتند و...
(0) نظر
1389/6/20 13:11
 
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
کتاب "کاک ناصر" دومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است. "محمد علی صمدی" نگارنده این کتاب در بخش اول با عنوان "کاک ناصر" و در بخش دوم با عنوان "عباس پسر کربلایی احمد" به روایتگری شهید ناصر کاظمی و شهید عباس کاظمی پرداخته است. ناصر کاظمی متولد تهران است و در سابقه خود مبارزه با رژیم ستمشاهی و زندان را دارد و پس از پیروزی انقلاب در سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران در می آید. او در چندین ماموریت عازم زابل، خرمشهر و ... می شود ولی همگان او را با نام کردستان می شناسند. با مواجهه کاظمی با شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه غرب کشور ارتباط تنگاتنگی میان این دو شهید بزرگوار برقرار می شود و بروجردی مسئولیت های فرمانداری پاوه، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی سپاه کردستان را در چند نوبت به او واگذار می کند. شهید کاظمی با تغییر چهره و ظاهرسازی در هنگام معرفی و اعزام به پاوه به عنوان فرمانداری، به ضد انقلاب نزدیک می شود و از این طریق ضربات مهلکی به ایشان وارد می کند. از ویژگی های بارز او می توان به ارتباط نزدیکش با مردم کرد و باور کردن ایشان اشاره کرد که بخش مهمی از خاطرات این کتاب حکایت از این ارتباط نزدیک دارد به طوری که در کردستان از او با نام "کاک ناصر" یاد می کنند. در انتهای این بخش نیز دو وصیت نامه از کاک ناصر درج شده است. در قسمت دوم کتاب روایت از عباس کریمی چهارمین فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله است. این قسمت که مختصرتر از قسمت پیشین است با جریان تولد عباس آغاز می شود. مادر عباس هر چه بچه به دنیا می آورد سقط می شود پدرش از خدا پسر می خواهد. نیت می کند و به کربلا می رود و با دخیل بستن و درخواست از حضرت عباس(ع)، عباس نصیبش می شود. عباس در جریان مبارزات انقلاب فراری می شود و در جریان سربازی نیز به مبارزه خود ادامه می دهد و پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه کاشان در می آید. او در مریوان با حاج احمد متوسلیان آشنا شده و در زمینه اطلاعات عملیات مشغول شده و مسئولیت آن را به عهده می گیرد. او بادست خالی و به تنهایی با رهبران ضد انقلاب ملاقات می کند و در پی این دیدارها ایشان را وادار به تسلیم می کند به طوری که مریوان به قم کردستان شهرت می یابد. او به همراه حاج احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همت در لشکر محمد رسول الله فعالیت می کند و پس از شهادت حاج همت منصب فرماندهی را به عهده می گیرد.
(0) نظر
1389/6/20 13:7
نویسنده : محمد علی صمدی
ناشر: موسسه شهید آوینی
تاریخ نشر: 1384
چکیده:
کتاب "آن مرد" سومین کتاب از مجموعه کتب مردستان است که به تازگی توسط موسسه شهید آوینی منتشر شده است. "محمد علی صمدی" نگارنده این کتاب در بخش اول با عنوان "آن مرد" و در بخش دوم با عنوان "گمنام تر از گمنامی" به روایتگری شهید کاظم نجفی رستگار و شهید محمود ستوده پرداخته است. نگارنده در ابتدای بخش اول کتاب روز تشییع و خاکسپاری پیکر شهید نجفی رستگار را به تصویر می کشد. او با حاج کاظم به صحبت نشسته است. از دستنوشته های حاج کاظم برای خودش می خواند و بسیاری از نقل هایی که تا به حال شنیده است و برایش مجهول بوده از او سوال می کند و بدین ترتیب با شهید کاظم نجفی رستگار در روز تشییع مصاحبه کاملی انجام می دهد! حاج کاظم خودش را معرفی می کند و در پاسخ به سوال ها، شرح عضویتش در سپاه و خوابش را در جریان عضویتش بازگو می کند. در ادامه از کردستان و آزادسازی پاوه و مریوان و .. می گوید و بعد از آن مسئولیت هایش در سپاه. از شرکتش در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس نام می برد و در ادامه اشاره ای به سفرش با همراهی حاج احمد متوسلیان به لبنان می کند. او بزرگ ترین و تلخ ترین خاطره زندگیش را اسارت حاج احمد می داند و در مورد او و زنده بودنش جوابی نمی دهد و در اینجا خاطره آزاد سازی سه اسیر سپاه در زحله را شرح می دهد. حاج کاظم در حال رفتن به قطعه 24 شهدا است و تا رسیدن به آنجا جوابگوی سوال هاست و با رسیدن به آن قطعه حاج کاظم جدا شده و صمدی هم به جمعیت برای تشییع شهید کاظم نجفی رستگار ملحق می شود! نگارنده در ادامه کتاب خاطرات آن شهید را در آخرین مصاحبه اش در طول جنگ می گنجاند که در آن موارد بسیار زیبایی از امدادهای غیبی در عملیات ها اشاره شده است و در آخر این بخش وصیتنامه زیبای شهید رستگار قرار گرفته است. در بخش دوم کتاب خاطرات کوتاهی از شهید محمود ستوده آمده است که به صورت خیلی مختصر اشاره به سیر زندگی آن شهید بزرگوار دارد. از دینداری و در عین حال فقر خانواده تا درس خواندن و مبارزاتش علیه طاغوت و عضویتش در سپاه پاسداران اشاره می شود و در ادامه این بخش دستنوشته هایی هرچند اندک از شهید ستوده آورده شده است و در پایان نیز وصیت نامه آن شهید گنجانده شده است. وقتی دشمن به فاصله به 300 متری رسید و تا دقایقی دیگر به طور حتم خاکریز سقوط می کرد و هیچ مانعی در جلوی دشمن نبود رزمندگان اسلام خود به خود دست به تاکتیکی زدند که در هیچ جای دنیا و در هیچ مقطعی از زمان و حتی شاید در صدر اسلام همچین روشی به کار برده نشده بود و آن تاکتیک چنین بود وقتی بچه ها مطمئن شدند که دیگر نیروی کمکی نمی رسد و مهماتشان نیز رو به پایان است و دشمن بدون هیچ تردید لحظه هایی دیگر همه آنها را قتل عام نموده و حاصل آن همه ایثار و گذشت به دست دشمن خواهد افتاد همگی سلاح خود را زمین گذاشتند، هر کدام یک قرآن کوچک از جیبشان در آوردند و آرام و مطمئن شروع به خواندن آیات خدا کردند... شاید یبشتر از 3 دقیقه طول نکشید یکباره نیروهای عراقی شروع به عقب نشینی کردند بچه ها که هر لحظه در انتظار امدادهای غیبی بودند با دیدن این عمل غیر منتظره روحیه ی جدیدی گرفتند و...
(0) نظر
1389/6/20 13:5
نویسنده : محمد درودیان
ناشر: مرکز مطالعات جنگ
تاریخ نشر: 1379
چکیده:
"شلمچه تا حلبچه" عنوان جلد چهارم از مجموعه سیری در جنگ ایران و عراق می باشد که به بررسی وقایع سیاسی _ نظامی جنگ در حد فاصل عملیات های کربلای 5 (دی 1365) و والفجر 10 (اسفند 1366) پرداخته است. کتاب "شلمچه تا حلبچه" بر پایه واقعیت ها و رخدادهای سیاسی و نظامی جنگ طی مقطع زمانی مذکور، در سه فصل تنظیم شده است. فصل نخست کتاب با عنوان "جنگ در آستانه سال 66" به بررسی تحولات جنگ در سال 65 و تاثیر آن بر اتخاذ رهیافت جدید ایران و عراق همراه با تشریح مواضع آمریکا و شوروی(پیشین)، اختصاص یافته است. اصولا توضیحات مندرج در این فصل، زمینه و بستر اصلی شکل گیری روند جدید جنگ را در سال 1366 ترسیم می کند. زمینه های گسترش بحران در خلیج فارس، با تشدید حملات عراق به پایانه های نفتی و نفتکش های ایران و مقابله به مثل جمهوری اسلامی، مدخل مباحث فصل دوم کتاب که تحت عنوان "گسترش جنگ در خلیج فارس" تنظیم شده است. عراقی ها با تکیه بر برتری هوایی و با بهره برداری از فضای شدیداً متشنج آمریکا و ایران، تهاجمات خود را با هدف "بین المللی کردن جنگ"، گسترش دادند. واکنش ایران در مورد اقدامات عراق، به درخواست کویت از آمریکا برای اسکورت نفتکش های این کشور منجر شد. نگرانی آمریکا از عواقب و پیامدهای پذیرش درخواست کویت و بحث های مناقشه آمیزی که میان کنگره و دولت آمریکا در گرفت، سبب شد تا در مرحله نخست، آمریکا از اجابت این درخواست خودداری کند. ارائه این پیشنهاد به شوروی(پیشین) و موافقت روس ها با اجاره دادن سه نفت کش به کویت، سبب گردید تا آمریکا سرانجام پرچم خود را برفراز نفتکش های کویت به اهتزاز در آورد. مراحل درگیری میان ایران و آمریکا در ماه های شهریور و مهر سال 1366، همراه با بررسی نتایج و بازتاب های آن، بخش های پایانی فصل دوم کتاب را تشکیل می دهند. کلیه تلاش های ایران در سال 1366 در فصل سوم کتاب تحت عنوان "جنگ در غرب کشور و آزاد سازی حلبچه" مورد بررسی قرار گرفته است. عملیات های کربلای 10، فتح 5، نصر 4،و نصر 7 گرچه در نیمه نخست سال 1366 انجام گرفت که از نظر زمانی بر رخدادهای خلیج فارس تقدم دارد، لیکن به دلیل سنخیت آن و از همه مهمتر تاثیر این سلسله عملیات در شکل گیری و اجرای استراتژی جدید ایران در منطقه غرب کشور، کلیه مباحث نظامی دز این فصل تشریح و تجزیه و تحلیل شده است.
(0) نظر
1389/6/20 13:4
نویسنده : محمد درودیان
ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
تاریخ نشر: 1379
چکیده:
خرمشهر تا فاو جلد دوم از مجموعه سیری در جنگ ایران و عراق می باشد که به بررسی وقایع سیاسی _ نظامی جنگ از آزادی خرمشهر تا تصرف فاو و هم چنین نگاهی به تلاش نافرجام ارتش عراق موسوم به «استراتژی دفاع متحرک» می پردازد. کتاب حاضر در دو فصل تنظیم گردیده است. در فصل اول تحت عنوان «نگاهی اجمالی به جنگ از بیت المقدس تا بدر» ابعاد و زوایای جنگ از آزادی خرمشهر تا قبل از عملیات والفجر 8(خرداد 61 تا مرداد 64) به صورت اجمالی در 8 مبحث مورد بررسی قرار گرفته است. نقاط قوت و ضعف خودی و دشمن، دست آوردهای نظامی سیاسی و هم چنین چگونگی ارتقا خودی و در زمینه های سازماندهی و تاکتیک در طول این دوران را از سیر مربوطه می توان دریافت، این مباحث عبارتند از: 1- فتح خرمشهر: سرآغاز مرحله ای جدید در جنگ 2- عملیات رمضان: ورود به داخل عراق 3- عملیات محدود: کسب توان و گرفتن زمان و ابتکار عمل از دشمن (عملیات مسلم بن عقیل _ عملیات محرم) 4- والفجر مقدماتی و 1 5- توجه مجدد به عملیات محدود و گسترش جنگ در سراسر مرز (والفجر 2 و 3 و 4 ) 6- عملیات بدر: بازگشت مجدد به هور 8- پس از بدر: گسترش جنگ شهرها و انجام سلسله عملیات محدود (قدس 1 تا 5 و عاشورای 4) فصل دوم به عملیات بزرگ و سرنوشت ساز والفجر 8 (پیروزی فاو) اختصاص دارد. این فصل شامل مباحث زیر است: 1- بررسی اجمالی وضعیت دشمن _ این مبحث در واقع مقدمه ای برای عملیات فاو است و اوضاع و و اقدامات دشمن قبل از این عملیات را بررسی کرده است. 2- ضرورت انجام عملیات بزرگ، ویژگی های منطقه عملیاتی فاو. در این مبحث عوامل انتخاب و مشخصات طبیعی منطقه عملیاتی بررسی شده و سپس مزایای منطقه و ویژگی های مثبت عملیات، موانع و محدودیت های منطقه ای و نظامی و تدابیر متخذه برای استفاده از مزایا و رفع معایب مذکور و نیز طراحی مانور عملیات مورد بحث قرار گرفته است، پس از ذکر مسائلی چون چگونگی شناسایی و جمع آوری اطلاعات از دشمن، به شرح عملیات پرداخته شده و در آخر نتایج به دست آمده ارائه شده است. 3- فاو از حضور تا تثبیت. در این مبحث تلاشها و اقدامات دشمن برای باز پس گیری فاو و اقدامات خودی برای تثبیت منطقه، سپس نتایج و دستاوردهای نهایی عملیات مورد بررسی قرار گرفته است. 4- استراتژی دفاع متحرک عراق به عنوان عکس العملی در قبال عملیات پیروز والفجر 8 و سرانجام آن مورد بحث قرار گرفته و به تعرضات زمینی متعدد دشمن و فرجام آن پرداخته شده است. نهایتاً با گزارش آزادی مجدد مهران به مثابه نقطه پایانی تحرکات زمینی چند ماهه دشمن، این مبحث و هم چنین کتاب به پایان می رسد.
(0) نظر
1389/6/20 13:2
نویسنده : محمد درودیان
ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
تاریخ نشر: 1380
چکیده:
کتاب حاضر سیری است از تهاجم عراق به سرزمین ایران اسلامی تا پایان جنگ که در آن وقایع سیاسی_نظامی این دوران بررسی شده است. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ به منظور توضیح و بررسی رخدادهای سیاسی و نظامی جنگ، مجموعه ای از کتب با عنوان "سیری در جنگ ایران و عراق" منتشر کرده است که در این مجموعه، جنگ تحمیلی به پنج دوره زمانی تقسیم شده و هر دوره در یک جلد گنجانده شده است که عناوین آن به ترتیب سیر زمانی چنین است: 1- خونین شهر تا خرمشهر (از آغاز تهاجم سراسری عراق تا فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس) 2- خرمشهر تا فاو (پس از عملیات بیت المقدس تا فتح فاو در عملیات والفجر 8) 3- فاو تا شلمچه (پس از عملیات والفجر 8 تا فروریختن دیوارهای دفاعی عراق در شرق بصره در عملیات کربلای 5) 4- شلمچه تا حلبچه (پس از عملیات کربلای 5 تا انتقال نبرد از زمین به دریا و از جنوب به شمالغرب و تصرف حلبچه در عملبیات والفجر 10)‌ 5- حلبچه تا مرصاد (پس از عملیات والفجر 10 و پذیرش قطعنامه و آخرین عملیات در منطقه چارزبر و انهدام منافقین) به موازات این پنج جلد کتاب، برای بررسی کلی و اجمالی جنگ این کتاب تهیه گردیده است که به دلیل تشابه کلی در روش بررسی رخداد های جنگ در امتداد مجموعه "سیری در جنگ ایران و عراق" محسوب می شود. فصل بندی این کتاب به صورت سالانه می باشد و برای هر سال از جنگ 8 ساله یک عنوان مناسب با وضعیت جنگ در آن سال انتخاب شده است و در پایان هر فصل نقشه ای از پیشروی دشمن و مناطق آزاد شده در آن سال درج گردیده است. در این کتاب با بررسی جنگ از دیدگاه داخلی و خارجی، ‌به بیان مواضع مقامات مسئول می پردازد و نقش سایر کشور ها در جنگ نیز به خوبی بررسی می شود و در پایان فصل ونتیجه گیری از وضعیت جنگ در آن برهه زمانی با طرح یک سوال کلیدی به فصل بعدی وارد می شویم و در فصل بعد خواننده کتاب پاسخ آن سوال را یافت خواهد کرد. نگاه دقیق به سیر انقلاب اسلامی و شرایط دشوار زمان جنگ تحمیلی ما را در جهت شناخت صحیح از این انقلاب یاری می کند. به همین سبب مطالعه تحلیلی جنگ علاوه بر مطالعه آثار وحالات روحانی حاکم بر جبهه ها به ما شناخت کاملی از این حماسه خواهد داد. در انتهای کتاب فهرست راهنمای موضوعی گنجانده شده است که راهنمای مناسبی برای خواننده می تواند باشد. در قسمت جلد داخلی این کتاب قسمتی از متن تاریخی امام اشاره شده است که خود سندی از عزت ما حتی در پذیرش صلح می باشد. هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زده ایم. ‌ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ به مردم جهان خصوصا به مردم منطقه نشان دادیم علیه تمامی ابر قدرت ها سالیان سال می توان مبارزه کرد. جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت. جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است؟! امام خمینی (ره) 3/12/1367
(0) نظر
1389/6/20 12:59
نویسنده : مهرداد آزاد
ناشر: سوره
تاریخ نشر: 1383
چکیده:
در روزهای آغازین سال 83 کتابی راهی بازار شد با نام "زندانی فاو" که می توان آن را نقطه شروع حرکتی بدیع و جسورانه دانست. در زندانی فاو به مرور خاطرات یک شهروند عراقی می پردازیم که او را نه زور سرنیزه که حسی ناسیونالیستی به جبهه های جنگ کشانده. "عماد زعلان الکنعانی" سربازی است که از دیدگاهش، جبهه ایرانی ها را زیر نظر دارد و آتش توپخانه را بر سر دشمن هدایت می کند. او به قول خودش آمده تا انتقامش را از مجوسها که ما باشیم بگیرد. این تازی تندرو در شهر خود صحنه هایی را از بمباران جنگنده های ایرانی دیده که او را مکلف به انتقام کرده و تا پای جان برای کشتن عجمهای آتش پرست بر سر این تکلیف می ماند. این افکار به همراه شور و احساس جوانی، از الکنعانی که تا آن روز محصلی ساده بود، سربازی می سازد که سر بلندی و استقلال کشور، بلکه دنیای عرب را در پیروزی نظامی ببینید و جز این نیندیشد. این اثر در حیطه ناگفته های جنگ اثری بحث برانگیز و قابل تأمل است. چرا که تا به حال هیچ یک از اسراء دشمن تا این حد واقع نگاری و واقع گویی نکرده است. الکنعانی در این میان حرفی تازه می زند. او آنقدر به حقیقت وفادار است که حتی از بازگو کردن کشتن ایرانی ها در سرزمینی که اسیر آنها است ابایی ندارد. وقایع در کتاب زندانی فاو پی در پی و بی وقفه حادث می شوند. آنقدر که به خواننده مجالی برای تازه کردن نفس نمی دهند. هنگامی که رزمندگان کشور عزیزمان، آبهای خروشان و سنگین اروند را پشت سر گذاشتند و در آن سوی رودخانه پای به ساحل جزیره فاو نهادند، الکنعانی در سنگرش باقی ماند تا از دست ایرانیان فرار نکرده باشد و به نظر خودش چنین ننگی در پیشینه و خاطراتش به ثبت نرسد. اما او به تنهایی کاری جز پنهان شدن نمی توانست انجام دهد و در مقابل یورش بی امان سپاه ایران چیزی جز کشته ها و زخمی ها از یگان کوچک آنها باقی نمی ماند. الکنعانی شاید زودتر از بقیه متوجه رخنه ایرانی ها در مواضع و استحکامات خط فاو می شود. اما وقتی می خواهد این مهم را به عقب گزارش کند، در می یابد که سیم های تلفن صحرایی قطع شده و این نشان دهنده آن است که ایرانی ها از مواضع آنها گذشته اند. در آن شب وحشت انگیز او در میان نخلها و نیزارها پنهان می شود تا سپیده صبح بدمد اما ایرانی ها میان او و دیگر همرزمانش فاصله می اندازند و عملاً، الکنعانی هیچ وقت نمی تواند خود را به عقبه عراق برساند. دوران چهار ماه زندگی او در شهر فاو، شهری که کمتر کسی در آن تردد دارد، در زیر فشار گرسنگی و تنهایی برای این سرباز عراقی از همان روز آغاز می شود. او چهار ماه را با دلهره و وحشت در حالی که اشباح در خواب و بیداری همراه او هستند و ترس از اسارت که البته از جهل او ناشی می شود و لحظه ای او را رها نمی کند، می گذراند. زندانی فاو از 17 فصل تشکیل یافته است. و مطالب کتاب به صورت پی در پی در این فصول گردهم آمده اند به گونه ای که خواننده را تا پایان داستان به دنبال خویش می کشاند. الکنعانی هوش و ذکاوتی خاصی در تشریح شرایط شرایط جغرافیایی از خود به خرج داده و همه چیز را به خوبی در دور و برش دیده و در اثر آورده. آنقدر که آدم احساس می کند در فاو است. دیگر از مسائلی که الکنعانی با آن دست به گریبان بوده، جدال بر سر یافتن غذاست. او از هر فرصتی برای سیر کردن خود استفاده می کرده اما هر بار که به سراغ یافتن غذا می رفته، چیز زیادی به دست نمی آورده و تقریباً جز چند مورد تمام این چهار ماه را با گرسنگی سپری کرده است. دیگر از مسائل جالب توجه در این کتاب، گزارش مستند الکنعانی، در تایید پیروزی های رزمندگان ایران است. او که گه گاه موقعیت و روند عملیات را از دور پی می گیرد و یا به نظاره آن می نشیند، بی کم و کاست به تشریح آنچه در منطقه می گذرد می پردازد و این گزارش گونه ها از جبهه خودی آن هم توسط فردی از دشمن در نوع خود بی بدلیل است. الکنعانی در مدت چهار ماهی که زندانی فاو است، ذهنیت و شخصیتش مدام تحت تاثیر و آزمایش قرار می گیرد و او رفته رفته تغییر می کند، این تغییر ابتداً در افکار او مشهود می شود و این گروهبان دوم عراقی کم کم از گریختن منصرف شده و به اسارت می اندیشد. تا آنجا که دیگر از نیروهای ایرانی نمی هراسد و خود را تسلیم آنها می کند. «... از خاکریزی که نیروهای ایرانی ساخته بودند، بالا رفتم و به سنگرهای اطراف آن چشم دوختم. ارتفاع این خاکریز در حدود چهار تا پنج متر بود. در پشت آن سنگرهای اجتماعی، نیروهای ایرانی قرار داشت. در حالی که به هیچ چیز جز نجات از از این ورطه مرگبار فکر نمی کردم، بر روی خاکریز به پیش می رفتم. دیگر از حضور نیروهای ایرانی و احتمال دیده شدن هراسی نداشتم. خسته شده بودم . این قائم باشک بازی را باید تا کی ادامه می دادم؟ به دنبال معبری می گشتم که نیروهای ایرانی برای نفوذ به خط عراق ایجاد کرده باشند.... ...چند متر جلوتر یک سرباز ایرانی را دیدم که داخل یک طشت، در کنار تانکر آب مشغول شستن لباس هایش بود. به آرامی از خاکریز پایین آمدم و به کنار تانکر آب رفتم. سرباز ایرانی چهره نورانی و مهربانی داشت. به دلم نشست. دستم را روی شانه اش گذاشتم و به عربی گفتم "من سرباز عراقی هستم" در حالی که لبخند ملیحی بر لبانش نقش بسته بود، رو به من کرد و به زبان عربی گفت: "نترس، تو میهمان ما هستی.» و بدین ترتیب او پس از تحمل چهار ماه زندگی پر مخاطره بالاخره به اسارت نیروهای خودی در می آید. خواندن این اثر زیبا را به همه کتاب خوانها و علی الخصوص دوستداران ادبیات جنگ توصیه می کنم مطمئن هستم از مرور خاطرات این سرباز گمنام عراقی بهره خواهند برد.
(0) نظر
1389/6/20 12:55
X