امروز اسلام و مسلمانان از جانب گروههای مختلفی که نوکران حلقه به گوش امریکا و استکبار هستند تهدید میشوند. بنابراین، برای دفاع از اسلام است که هر روزه جوانان و نوجوانان علما، و پیشوایان دینمان در کوچه و خیابانها به دست منافقین و دیگر عزیزانمان در جبههها به دست مزدوران امریکایی به شهادت میرسند، و من نیز از آنها جدا نیستم و برای پیروزی اسلام جانفشانی میکنم و در این راه اگر چه قطعه قطعهام کردند شما به عنوان افراد مسلمان بدون هیچ گونه ناراحتی آن را در کمال صبر و بردباری تحمل کنید و متوجه باشید که دون صفتان فرزند شما را از راه خدا باز ندارند
شهادت دعوتی است برای همة عصرها و همةنسلها که اگر میتوانی بمیران و اگر نمیتوانی بمیر«شهادت» و حال زمان آن رسیده که به این دعوت الهی ندای لبیک سر داده و در این مقطع از زمان که کشور و جامعةاسلامی ما بیش از هر زمان دیگر محتاج جان نثاران و عاشقان راه الله است به کمک اسلام شتافته تا شاید سهم کوچکی از مسئولیتهایی که بر دوش داریم ادا کنیم، و چه باک برای جویندگان این راه زیرا چه بکشند و چه کشته شوند پیروزند
چرا با این قدرت کم با ابر قدرتها مبارزه میکنیم؟ به این علت که مطمئن هستیم خدا با ماست، و با ید برخیزیم و حق از دست رفتهمان را از دشمنان بگیریم و آن را به صاحب اصلی آقا امام زمان بسپاریم
این جانب حکم شرعی دانستم که به فتوای امام خمینی لبیک گویم و انجام وظیفه نمایم، و این وصیتنامه را در کنار سنگر عشق و شهادت مینویسم، و از خدا میخواهم که در این امتحان مرا مؤید بدارد و به آرزوی خود که پیروزی یا شهادت است برسم.
شهادت برای ما جوانان ایرانی افتخار است زیرا پیامبران ما زیر بار ظلم نرفتند و ما نیز راه آنها را ادامه میدهیم. میخواهم به خاطر اسلام امام و آزادی شهید شوم تا اسلام عزیز به تمامی جهان صادرشود
ما در مقابل این خونهای پاک مسئول هستیم . ماهمه باید احساس کنیم و نگذاریم اسلاحهای که از دست هر شهید میافتد بر زمین بماند، و با ید به آن ندای شهیدان که میگویند: رهبر خمینی و نهضت حسینی جامة عمل بپوشانیم.
موقعی که تمام شهرها و کوچههای کربلای ایران بوی شهادت و مجاهدت و میدهد. چطور من راضی شوم که از این کاران اباعبدالله الحسین عقب بمانم. من حاضرم که جانم را در راه رضای خدا بدهم. و به حضرت ابا عبدالله الحسین بگویم: من به این راه که راه کاروان کربلای شماست افتخار میک
من حقیر «شهادت» را برگزیدم، چرا که سعادتم در «شهادتم» بود واین نشان لیاقت من نبود، بلکه از لطف و کرامت حق تعالی به این فضیلت رسیدم، و این آرزوی دیرینه من بود
هدف «شهادت» نیست، هدف شناخت خداست، در راه خدا حرکت کردن است. «شهادت» وسیلهای بیش برای وارد شدن به مرحله تکاملی دیگر نیست
«شهادت» را که پلی است به سوی لقاءالله و تزریق خون است به پیکر بیرمق جامعه، با آگاهی کامل بر زندگی ننگین مادی به دلایل زیر برگزیدم: 1. شهادت راهی است که انبیای الهی و ائمه اطهار(ع) و صدیقین انتخاب کردند. 2. به فرموده رهبر کبیر انقلاب امام خمینی: هر وقت دیدید کیان اسلام در خطر است جان و مال خود را ایثار نمایید. 3. اگر مرگ را انتخاب نکنیم سرانجام مرگ ما را درمییابد. 4. طبق آیه شریفه: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» و سایر آیات مربوطه. 5. «شهادت» عملی است که مورد رضای خدای بزرگ و مقربین درگاهش میباشد، و پاک کننده گناهان اوج افتخار یک مومن با ایمان است. 6. مرگ سرخ بهتر از مرگ سیاه است. 7. «شهادت» نزدیکترین و بهترین راه برای رسیدن به سعادت و تکامل و لقاءالله است