دفاع مقدس
درباره وبلاگ
بسیجی پانزد ساله ای که باید در تهران تیله بازی می کرد از پشت خاکریز تانک دشمن را نشانه می گیرد و امام بر دست و بازوی او بوسه می زند.

خون شهیدان از هابیل تا حضرت حسین و از حضرت حسین تا شهدای انقلاب اسلامی ایران صدایم می‌زنند که تو را چه شده و برای چه نشسته‌ای آخر ما مسلمان و از شیعیان امام حسین هستیم ما در عصری زندگی می‌کنیم که ظلم سراسر جهان را فراگرفته ما باید خونمان را بدهیم و آن قدر کشته شویم تا اسلام عزیز با ظهور حضرت مهدی پیروز شود و عدل الهی در سایة توحید برقرار گردد. ای کاش هزاران جان داشتم و فدای اسلام و قرآن می‌کرد


(0) نظر
1389/6/10 20:20
X